با دیدن این جسد،یکی دیگر از معجزات قرآن اثبات شد
جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.
رئیس این گروه تحقیق و ترمیم حسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند، در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.
تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر حسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.
حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال ۱۸۹۸ میلادی و تقریبا در حدود ۲۰۰ سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از ۱۴۰۰ سال پیدا شده است؟!
لذا بعد از اتمام کار به کشورهای اسلامی سفر کرد و به تحقیق پرداخت تا بالاخرة آیه ۹۲ سوره یونس را برایش خواندند.به این صورت بود که به دین مبین اسلام مشرف شد.
هیچ جنبنده ای روی زمین نیست
جــــز آنکـهــ روزیــش بـر خـداستــــــــ . . .
سوره مبارکه هود آیه 6
الگو بودن پیامبران
لقد کان لکم فیهم اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و من یتول فان الله هو الغنی الحمید(ممتحنه/6)
بی تردید برای شما در روش آنان سرمشقی نیکوست، این سرمشق نیکو برای کسی است که به خدا و روز قیامت امیدوار است و هر کس از اقتدای به آنان روی برتابد زیانی به خدا نمی رسد، زیرا خداوند بی نیاز و ستوده خصال است.
الگو بودن پیامبر اکرم(ص)
لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا(احزاب/21)
بی تردید برای کسانی از شما که همواره به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را بسیار یاد می کنند، پیامبر(ص) در ایمان و اخلاق و عمل سرمشق نیکویی است.
زندگی بشر از بدو خلقت تحت تاثیر دو عامل مهم شب و روز بوده است. انسان با مشاهده علامت شب (تاریکی) به سر پناه خود روی میآورد و با آشکار شدن صبح و روشنایی به سوی تلاش و فعالیت میشتابد.
خدای متعال از دو عامل فوق به عنوان نعمتی بزرگ یاد میکند و در کنار سایر نعمتهایش میفرماید:"و جعلنا اللیل لباسا و جعلنا النهار معاشا" (یعنی شب را برای شما پوششی قرار دادیم و روز را برای معاش شما قرار دادیم.) این عملکرد فطری در انسان بیانگر این است که انسان ناخودآگاه تحت تاثیر رنگها قرار میگیرد و با کشیده شدن پرده آبی تیره بر آسمان احساس نیاز به استراحت و آرامش در او به وجود میآید؛ و با طلوع صبح و آشکار شدن نور و روشنایی زرد رنگ به انسان نیروی تکاپو و فعالیت دست میدهد. بنابراین پیشینه شناخت رنگها و احساس نیاز به آنها به صورت تکوینی در خلقت وجود داشته است.
از این رو خداوند رنگها را صفت مشترک بین موجودات اعم از زنده و غیر زنده قرار داده و میفرماید: "آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود آورد و با آن انواع میوههای گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین کوهها و طرق زیاد و اصناف و رنگهای مختلف سفید، سرخ، سیاه خلق فرمود و از اصناف انسان (مرد و زن) و اجناس حیوانات نیز به همین گونه مختلف آفرید".
خداوند متعادل در آیه مذکور به وسیله رنگها و تنواع موجودات جاندار و بیجان توجه انسان را به مساله توحید جلب میکند تا نشانگر این باشد که چگونه از آب بیرنگ صدها هزاران رنگ پدید آورده و از عناصر محدود و معین موجودات کاملا متنوع و زیبا را آفریده است. جهت تبیین شگفتی رنگها، به خواص آنها از منظر آیات و روایات اشاره میکنیم.
خواص رنگ سبز
در قرآن کریم، از میان همه رنگها به رنگ سبز به عنوان رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است: "ویلبسون شباباًَ خضراً من سندس و استبرق" لباسهای سبز حریر و دیبا بپوشند.
مسرّت بخشی و شادآورد بودن
اگر آب مایه حیات است، رنگ سبز نشانگر طراوت و زندگی میباشد چرا که طبیعت با این رنگ لباس حیات به تن میکند. خداوند متعال این شگفتی را به صورت زیبا ترسیم کرده و میفرماید: "و جعلنا من الماء کل شیء حی"یعنی به وسیله آب هر چیزی را زنده قرار دادیم.
"فاخرجنا به نبات کل شیء فاخرجنا منه حقیراء" به وسیله آب هر گونه گیاه برآوردیم و از آن گیاه جوانه سبزی خارج ساختیم.
رنگ سبز، رنگ گیاهان وطبیعت است و خداوند آنها را مظهر مسرت و شادی معرفی میکند: "فأنبتنا به حدائق ذات بهجة" پس به وسیله آب باغهای بهجت انگیز رویانیدیم. در تعریف بهجت آورده که البهجة حسن اللون و ظهور السرور فیه" بهجت بهترین رنگ است و شادی و نشاط در آن ظهور دارد.
امام صادق علیه السلام در بیان خاصیت رنگ سبز میفرماید:"سه چیز غم و غصه را از بین می برد
1- آب
2- رنگ سبز
3- خوشرویی.
تقویت تحمل پذیری و صبر
امروزه علم با گذشت قرنهای متمادی خاصیت تقویت تحمل پذیری این رنگ را اثبات کرده است. دانشمندان جهت اثبات این امر آزمایشی را به شرح زیر بر روی کارگران انجام دادند.
کارگران را به دو گروه تقسیم کردند، به گروه اول صندوقهای سبز و به گروه دوم صندوقهای سیاه رنگ جهت حمل دادند. کسانی که صندوقهای سبز را حمل میکردند بدون هیچ گونه شکایتی با صبر و حوصله کار خود را به اتمام رسانند، ولی حمل کنندگان صندوقهای سیاه هموزن با صندوقهای سبز از خستگی زیاد، کمردرد، ناراحتی کلیه و ... شکایت میکردند. علاوه بر اینکه این رنگ بر سلامتی روح انسان تاثیر دارد، بر رشد و سلامتی جسم نیز موثر است.
یافتههای دانشمندان
با توجه به یافتههای دانشمندان میتوان به موارد زیر به عنوان فواید دیگر سبز اشاره کرد.
تسکین درد میگرن، از بین بردن بیخوابی، پایین آوردن فشار خون، درمان یا تسکین بعضی از بیماریهای عصبی، بالابردن ادراک.
خواص مثبت این رنگ تا زمانی است که از 200 لوکس تجاوز نکند، بنابراین رنگ سبز گیاهان بهترین و معتدل ترین نوع این رنگ است، و تمام خواص فوق را دارد.
نیروی جاذبه یا قانون جاذبه عمومی بدین معناست که کلیه اجسام بزرگ و کوچک در یکدیگر تأثیر متقابل دارند و همدیگر را جذب میکنند.
برخی صاحبنظران و مفسران برآنند که قرآن کریم در چند مورد به نیروهای جاذبه اشاره کرده است که عبارتنداز : « الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها[1]»
« خدا[ همان] کسی است که آسمانها را بدون ستونهایی که آنها را ببینید برافراشت.»
« خلق السموات بغیر عمد ترونها»[2]
« آسمانها را بیهیچ ستونی که آن را ببینید خلق کرد.»
« الم نجعل الارض کفاتا» [3]
« آیا زمین را جایگاه گرفتن و جذب قرار ندادیم؟» [4]
« ان الله یمسک السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسکهما من احد من بعده انه کان حلیما غفورا»[5]
« همانا خدا آسمانها و زمین را نگاه میدارد تا نیفتند و اگر بیفتند بعد از او هیچ کس آنها را نگاه نمی دارد؛ اوست بردبار آمرزنده.
و نیز همین مضمون در آیه 65 سوره حج آمده است.
تاریخچه :
برخی معتقدند که (بعد از اشارات علمی قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام)) ابوریحان بیرونی (440 ق) اولین کسی بود که به نیروی جاذبه پی برد. [6] اما مشهور آن است که نیروی جاذبه عمومی اولین بار توسط نیوتن [7](در قرن هفدهم میلادی) کشف شد . [8]داستان افتادن سیب از درخت و انتقال ذهنی نیوتن به نیروی جاذبه معروف است.[9]نیوتن بر اساس قوانین کلی حرکت سیارات را اینگونه تبیین کرد:
الف ـ بر طبق قانون جاذبه عمومی کلیه اجسام همدیگر را جذب میکنند و این کشش به دو چیز بستگی دارد: جرم و فاصله یعنی با جرم نسبت مستقیم دارد و هر قدر جرم یک جسم بیشتر باشد نیروی کشش آن نیز زیادتر میشود. برای مثال جرم خورشید 330 هزار برابر جرم زمین است و لذا نیروی جاذبه خورشید نیز 330 برابر نیروی جاذبه زمین است و بر همین اساس است که زمین تحت تأثیر نیروی جاذبه کمتر میشود و به نسبت مجذور این فاصله نیروی جاذبه کاهش مییابد مثلاً اگر این فاصله دو برابر شد نیروی جاذبه چهار برابر کمتر میشود.
ب ـ بر طبق قانون گریز از مرکز هر جسمی که برگرد مرکزی حرکت کند در آن جسم طبعا کششی بوجود میآید که می خواهد از آن مرکز دور شود. مثل قطعه سنگی که به ریسمانی بستهایم و میگردانیم.
حرکت زمین، سیارات، قمرها و اجرام آسمانی در مدارهای خود و گرد همدیگر در نتیجه ترکیب دو نیروی جاذبه و گریز از مرکز است همین دو نیرو است که اجرام فضائی را در مدار خود نگاه میدارد و از سقوط آنها و از تصادم و اصطکاک آنها باهم جلوگیری میکند. [10]
اسرار علمی
در مورد انطباق آیات فوق با یافتههای اخترشناسی نوین بسیاری از صاحبنظران و مفسران سخن گفتهاند که در اینجا به پارهای از آنها اشاره میکنیم:
الف ـ اسرار علمی آیه اول و دوم ( بغیر عمد ترونها )[11]
« مقید ساختن آن (عمد) به «ترونها» دلیل بر این است که آسمان ستونهای مرئی ندارد مفهوم این سخن آن است که ستونهایی دارد اما قابل رؤیت نیست... این تعبیر لطیفی به قانون جاذبه و دافعه که همچون ستونی بسیار نیرومند اما نامرئی کرات آسمانی را در جای خود نگه داشته.»
و سپس به حدیثی از امام رضا (علیه السلام) استشهاد میکند که : حسین بن خالد میگوید از امام رضا(ع) پرسیدیم:
اینکه خداوند فرموده: « والسماء ذات الحبک» « سوگند به آسمان که دارای راههاست»
یعنی چه؟ فرمود: « این آسمان راههائی به سوی زمین دارد.
حسین بن خالد میگوید: عرض کردم چگونه میتواند راه ارتباطی با زمین داشته باشد در حالی که خداوند میفرماید: آسمانها ، بیستون است.
امام فرمود: « سبحانالله ، الیس الله بقول بغیر عمد ترونها؟ قلت بلی، فقال ثم عمد و لکن لاترونها.»
« عجیب است آیات خداوند نمیفرماید : بدون ستونی که قابل مشاهده باشد؟ من عرض کردم: آری . فرمود پس ستونهایی هست لکن شما نمیبینید.»[12]
سپس ایشان متذکر میشوند که این آیات و احادیث برخلاف تفکرات نجومی آن زمان هیئت بطلمیوسی بود.[13]
میان «ستون» که تکیهگاه و نگاه دارنده است، با جسمی که بر آن تکیه کرده است، لازم است تناسب و محاسبه کامل رعایت شود. یعنی هر اندازه جسم سنگینتر است بهمان نسبت باید « ستون» دارای قدرت و مقاومت بیشتری باشد...
بنابراین نیروی جاذبه و سایر قوانین حرکت مربوط به این اجرام با نظام دقیق و فرمول مخصوص خود مورد محاسبه قرار گرفته است تا توانسته هر یک از آنها را در ارتفاع و مدار معین در طی میلیاردها سال نگاه بدارد.
با توجه به این نکته روشن میشود که تعبیرات قرآن ـ که راهنمای سعادت بشر است ـ چه اندازه اعجازآمیز و لطیف است.»[14]
تذکر: منظور ایشان این است که تعبیر عمد (ستون) علاوه بر اینکه به اصل نیروی جاذبه اشاره دارد به لزوم تناسب کمی و کیفی بین ستون ( نیروی جاذبه) و دو طرف ستون نیز اشاره دارد.
« به هر حال هر دو تفسیر قابل تصور است و ظاهرا مانعی برای تصور هیچیک از دو وجه وجود ندارد.»[17]
ب ـ اسرار علمی آیه سوم ( کفاتا)[21]
حرکت وضعی و انتقالی زمین و سرعت طیران آن در فضا ـ وجود مواد مذاب داخل زمین ـ تغییرات سطحی و عمقی کره خاک ـ نیروی جاذبه زمین ایشان به معنای لغوی « کفات » استناد میکند که : الکفات: موضع یکفت فیه الشیئ ای یضم و یجمع . [23]
ج ـ اسرار علمی آیه چهارم « یمسک السموات و الارض ان تزولا» [25]
یکی تأکید آیه بر مسأله حفظ نظام عالم هستی یعنی همان چیزی که در بحثهای فلسفی به اثبات رسیده که ممکنات در بقای خود همانگونه نیازمند به مبدأ هستند که در حدوث خود.
دوم اینکه کرات آسمانی میلیونها سال در مدار خود در حرکت هستند و این مطلب از نیروی جاذبه و دافعه سرچشمه میگیرد. [28] 1ـ آیة الله مکارم شیرازی در هر دو مورد به نکات علمی آیه اشاره میکند و آن را یکی از معجزات علمی قرآن مجید میداند . و پس از ذکر دو تفسیر برای آیه و ترجیح تفسیری که « ترونها» را صفت « عمد » میداند مینویسند: 2ـ آیة الله حسین نوری نیز با ذکر آیه 2 سوره رعد همین مطلب را از آیه برداشت کرده و حدیث مذکور را از امام رضا (علیه السلام) در تفسیر آیه میآورد . سپس متذکر نکته لطیفی در تعبی « عمد» میشوند و مینویسند: 3ـ برخی نویسندگان معاصر نیز به این دو آیه استناد کرده و ستون نامرئی را به معنای نیروی جاذبه دانستهاند. که قرآن هزار و چهار صد سال قبل از نیوتن پرده از روی معمای آن برداشته است. و سپس روایات مذکور را از امام رضا (علیه السلام) آورده است.[15] 4ـ آیة الله مصباح پس از اینکه دو تفسیر برای آیه(بغیر عمد ترونها) ذکر میکند ( ترونها صفت عمد باشد یا جمله معترضه [16]باشد) مینویسند: 5ـ برخی دیگر از نویسندگان و صاحبنظران معاصر نیز به دو آیه مورد بحث در مورد نیروی جاذبه استناد کردهاند که عبارتند از : محمدحسن هیتو[18]و آیةالله معرفت که بحث مفصلی پیرامون نیروی جاذبه و آیات فوق دارند [19] و لطیف راشدی.[20] 1ـ آیة الله مصباح یزدی در مورد آیه فوق مینویسند: « کفات موضعی است که اشیاء در آن جمعآوری میگردد. و در اصل معنای آن گرفتن و ضمیمه کردن (قبض و ضم) وجود دارد. از همینجا میتوان بهره برد که زمین اشیاء را به خود جذب میکند، میگیرد. و بعید نیست که اشاره به نیروی جاذبه زمین باشد که با توجه به سرعت شگرف حرکت زمین ، اگر این نیروی جاذبه نمیبود ، همه اشیاء روی زمین در فضا پراکنده میشد و سپس اشاره میکند که کفات به معنای سرعت هم آمده است اما معنای دوم را ضعیفتر میداند. [22] 2ـ یکی دیگر از صاحبنظران از معنای لغوی کلمه کفات چند مطلب را استخراج میکند. 3ـ برخی از نویسندگان و یکی از مفسران معاصر نیز از این آیه نیروی جاذبه را استفاده کرده است.[24] 1ـ آیة الله حسین نوری پس از آنکه بحث مفصلی در مورد نیروی جاذبه میکند و به آیه فوق استشهاد میکد، کلمه « تزولا» را به معنای « انحراف » گرفته است. [26] 2ـ برخی از نویسندگان معاصر نیز این آیه را ذکر کرده و مینویسند : « مگر این نگاه داشتن غیر از همان نیروی جاذبه عمومی است که خداوند در بین کرات قرار داده تا از مدارشان منحرف نشوند.» [27] 3ـ برخی از مفسرین برای آیه فوق دو گونه تفسیر کردهاند:
سفر به
آسمان و آگاهی از عوالم پیچیدهی آن همواره از آرزوهای بشر بوده است، تا این که با
اختراع فضاپیماها این امر میسر شد و دانشمندان با بخشی از این عوالم آشنا شدند.
یکی از مسائلی که مورد جستجوی اندیشمندان بوده این که آیا حیات و زندگانی مخصوص
کرهی زمین است یا در کرات دیگر نیز شرایط سکونت وجود داشته و موجوداتی زندگی
میکنند؟
نتایج جدید علمی بیانگر این حقیقت است که شرایط حیات، منحصر به زمین نیست و در
کرات دیگر نیز زیست موجودات صورت میگیرد، هر چند شیوهی این زیست با زندگی برروی
کرهی زمین تفاوت دارد.جمعی از دانشمندان فلکشناس که "هرشل" از جملهی
آنهاست معتقدند: مجموع ستارگان ثابت و سیار، مسکونی میباشد و تجلیات اسرار آمیز
حیات منحصر به زمین نیست، منتها شرایط حیات بر حسب انواع جاندارانی که در هر یک از
کرات آسمانی زندگی میکنند متفاوت است.[1] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftn1)در گزارش دیگر به نقل از دانشمندان آمده است که: «تنها در کهکشان ما 600ستارهی مسکونی وجود دارد و در این ستارگان تمدنی شبیه تمدن زمین دیده میشود و شاید ساکنین نیمی از این ستارگان از مردم کرهی زمین متمدن تر باشند.»[2] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftn2)در تحقیقی که با همکاری یکی از دانشمندان فضایی شوروی سابق و یکی از متخصصین فضایی آمریکا تحت عنوان «ما تنها نیستیم» تألیف و منتشر شد اعلام گردید که: «در کهکشان ما (کهکشانی که منظومهی شمسی ما از اعضای آن محسوب میشود) دست کم هزار میلیون کرهی قابل زندگی موجود است.»[3] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftn3)اکنون نکوست به قرآن نظری افکنیم و دیدگاه قرآن را در این باره
جویا شویم. با شگفتی فراوان، قرآن و روایات حکایت از وجود جنبندگانی در آسمانها
میکند و میفرماید:
« وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ
دابَّةٍ وَ هُوَ عَلى جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدیرٌ »
«از جمله نشانههای خداوند، آفرینش آسمانها و زمین و جنبندگانی است که در آنها
پراکنده ساخته و او قدرت دارد هرگاه بخواهد همه را جمع آوری نماید». (شوری/ 29)
کلمهی «دابه » به معنی «جنبندگان» و کلمه «فیهما» به وجود موجودات زنده در کرات
دیگر تصریح میکند.[4] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftn4)علاوه بر این آیه، آیات دیگری از قرآن نیز به این حقیقت اشاره میکند:
نظیر آیاتی که سخن از سجده و تسبیح جنبندگان و فرشتگان آسمان و زمین به میان میآورد،
مانند:
«و لله یسجد ما فی السموات و ما فی الأرض من دابه و الملائکه و هم لا یستکبرون»
(نحل/49)
و نیز «تسبح له السموات السبع و الأرض و من فیهن» (اسراء/44)
و آیات فراوان دیگر که ذکر آنها به اطالهی کلام میانجامد.[5] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftn5)
در گفتار پیشوایان بزرگ اسلام نیز نمونههایی که حاکی از این حقیقت است موجود میباشد.
از جمله حضرت علی(ع) میفرماید:
«این ستارگان آسمان، شهرهایی همانند شهرهای زمین هستند که شهری با شهر دیگر با
ستونی از نور مربوط است».[6] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftn6)
[1] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftnref1) . دانش عصر فضا، حسین نوری، ص185
[2] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftnref2) . منبع پیشین، به نقل از اطلاعات، 7/7/1343
[3] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36382#_ftnref3) . منبع پیشین، به نقل از دانستنیهای جهان علم، ص227
[4] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&
UID=36382#_ftnref4) . قرآن و آخرین پیامبر، ص194
[5] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36382#_ftnref5) . پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص196
[6] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&