اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.
اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.

چاکرای پنجم

 

محل: بین حفره گردن و حنجره
غدد مربوطه: غده تیروئید، غده پارا تیروئید
هورمونهای مربوطه: تیرولسین، تری یدوتایرونین، پاراتورمون
بخشهای مربوطه:ریه ها، نایژه ها، مری، تارهای صوتی، گلو، پشت گردن، فک، گونه ها، کتفها، شانه ها
حس: شنوایی
رنگ: آبی روشن و همچنین نقره ای و آبی مایل به سبز
عنصر وابسته: اتر(آکاشا)
زمینه: برقراری ارتباط، خلاقیت، ابراز وجود، باز بودن، انبساط، استقلال، منبع الهام، دستیابی به سطوح لطیف وجود
جهت چرخش چاکرا: در زنان در خلاف عقربه های ساعت و در مردان در جهت حرکت عقربه های ساعت
امکان پاکسازی و فعال ساختن چاکرای پنجم: نگاه کردن و لذت بردن از آسمان آبی، انعکاس آسمان در آب، امواج آرام
نوع یوگا: مانترا یوگا
سیاره های وابسته: مریخ، کیوان، ونوس، اورانوس

توضیحات :

لغت ویشودها به معنی پالایش است و بنابراین این چاکرا مرکز تصفیه سازی نام دارد. سمبل این مرکز یک نیلوفر آبی است با 16 گلبرگ که در مرکز آن مثلثی وارونه با دایرهء سفید رنگی محاط بر آن قرار دارد. طرح حیوانی این مرکز را فیل و مانترا یا صوت چاکرای گلو را "هام" تشکیل میدهد. چاکرای گلو مرکز نیرو هم گفته میشود زیرا آفریننده ترین مرکز بدن انسان است، چون در اینجا بزرگترین مرکز خود ابرازی انسان به شکل سخن پدیدار میگردد. اکثر اوقات انسان تحت تاثیر نیروی سازنده یا تخریبی سخن قرار گرفته یا میگیرد. پس این چاکرا همانند پلی است بین افکار و احساسات، انگیزه و واکنشهای انسان، و پیوند مهمی را بین چاکراهای پایین تر و چاکرای هفتم (تاج) به وجود می آورد و محتوای همه چاکراها را به بیرون منتقل میکند. چاکرای گلو با عنصر اتر و حس شنوایی در ارتباط بوده و اتر نیز وسیلهء صداست و محلیست که انسان صدای درونش را از کرانه های ماوراء حسی به گوش درون میشنود و با روح خود ارتباط برقرار میکند و الهام او را دریافت مینماید و همچنین اعتماد به نفس راسخی در هدایت متعالی خود پیدا میکند و به همین علت است که این چاکرا مرکز خلاقیت و آفرینندگی به ویژه در کلام است. برای آواز خواندن از این مرکز انرژی استفاده میشود. موسیقی تولید شده توسط صدا از نظر درمانی بسیار موثر است. بطور کل ارتباط برقرار کردن در زندگی شخصی عمدتا از راه صحبت کردن و همین طور با حرکت و حالت و نیز فرمهای خلاق بیان مثل موزیک، هنرهای تجسمی و نمایشی و رقص و... توسط این مرکز انرژی اتفاق می افتد. پس چنین است که کتابها، موسیقی، نقاشی و امثال آنها بوسیله همین چاکرا شکل میگیرند و از روشهای پرورش چاکرای گلو، آواز خواندن هارمونیک، هنر درمانی و هرنوع خلاقیت هنری، سفالگری، رقص آزاد و رقص شکم و... میباشند. در چاکرای گلو خلاقیت چاکرای دوم (هارا، خاجی) به انرژیهای چاکراهای دیگر وصل میشود و اتر به این انرژیها شکل میدهد که از طریق آنها با جهان بیرون ارتباط برقرار شود.از راه چاکرای گلو همه آنچه در درون داریم ابراز میکنیم مثل خندیدن، گریه کردن، احساسات عاشقانه و شادی، دلواپسیها و پرخاشگریها، آرزوها و تصمیمها و همینطور ایده ها و دانش و دریافتهای درونمان را و هرگونه فرو خوردن بیان بروی این چاکرا اثر خواهد گذاشت. فردی که تجربیات دردناکی را بطور جدی در گذشته تجربه کرده یا در حال حاضر تجربه میکند، اگر این ناراحتی ها را با کسی تقسیم نکند مشکلات زیادی را در این چاکرا تجربه خواهد کرد. ویشودها چاکرا به قبول مسئولیت نیازهای شخصی مربوط میشود و هنگامی که فرد از سرزنش دیگران به خاطر کمبودهای خود دست بردارد و برای بدست آوردن آنچه بدان نیاز و آرزو دارد اقدام نماید، به بلوغ دست یافته و این چاکرا به درستی عمل میکند. هرچقدر که ویشودها چاکرا درست تر کار کند آگاهی ما نسبت به بدن ذهنی مان بیشتر میشود و هرچقدر که قدرت تشخیص مان نسبت به عملکرد بدن ذهنی بیشتر شود، آگاهی مان نسبت به بدنهای فیزیکی، اتری، احساسی (اختری) بیشتر میشود در نتیجه دیگر افکارمان از راه احساسات و حواس فیزیکی ابراز نمیشود بلکه شناخت واقع بینانه را ممکن میسازد. زمانی که گردش این چاکرا صحیح نباشد فرد عالم را به دیدهء منفی و خصمانه مینگرد در نتیجه محتاط شده، انتظاراتی منفی خواهد داشت. به احتمال زیاد چنین فردی بجای عشق و انرژی هستی بخش، در انتظار دریافت خصومت، درنده خویی و پستی است. پس به خاطر این انتظارات منفی حوزه نیروی منفی را در اطراف خود بوجود می آورد و بنابراین دریافتهای منفی خواهد داشت. در نتیجه تبلیغات منفی را به خود جذب میکند. هنگامی که فرد چاکرای گلوی خود را میگشاید به تدریج قادر به جذب انرژی بیشتری خواهد شد اما به احتمال زیاد در مدت کوتاهی پس از گشودن آن بر اساس باورهای منفی خود او دریافتهایی منفی خواهد داشت. و اگر او بتواند این تجربه را پشت سر بگذارد و با ذات درون خود ارتباط برقرار کند و مجددا اعتماد درونی را در خود مستقر نماید میتواند دوباره این چاکرا را بگشاید. و این روند باز و بسته بودن چاکرا تا زمانی که تمام سوء تعبیرات قبلی جای خود را به اعتماد به عالمی بی خطر و انرژی بخش نسپارد ادامه خواهد یافت. در ضمن نحوه نگرش انسان به خویش در جامعه، محیط شغلی و در میان همنوعان بروی این چاکرا تاثیر میگذارد. اگر انسان دارای شغلی خوب و راضی کننده بوده و در راه آن سعی و کوشش مورد نیاز را بنماید و آن را به عنوان وظیفه خود در زندگی بپسندد، این چاکرا باز است و چنین کسی از لحاظ شغلی موفق خواهد بود و از کیهان انرژی دریافت میکند و اگر چنین نباشد برای جبران کمبود مناعت طبع و برای اجتناب از یاس درونی از سپر دفاعی غرور استفاده میکند و با اظهاراتی از قبیل "زندگی فرصت شکوفایی استعدادهایش را در اختیارش قرار نداد " ، "نقش انسانی قربانی را ایفا خواهد نمود "، در این چاکرا ترس از شکست هم ظهور میکند. این احساسی است که مانع استفاده از فرصتها برای اقدام در امور و آفرینش آنچه که با تمام وجود فرد بدان تمایل دارد، میگردد. این ترس شامل دوستی کردن با دیگران و بطور کلی زندگی اجتماعی نیز میشود. چنین فردی از برقراری ارتباط با دیگران اجتناب میکند چون ازینکه مبادا موجب بی مهری قرار گیرد میترسد، از سویی از ابراز وجود خود داری میکند و از سویی دیگر در هم چشمی با دیگران دچار غرور شده میگوید: من از تو بهترم، تو لیاقت همنشینی با من را نداری، و این احساس سرخوردگی از درون فرد ریشه میگیرد و به اطرافیان انعکاس می یابد. راه کنار نهادن این عواطف و گشودن این چاکرا رفتن به دنبال حرفه مورد علاقه، برقراری تماس با افراد مطلوب و آشکار نمودن عواطف در رابطه با اینگونه افراد است .

انسداد انرژی در چاکرای پنجم:

اگر انسداد انرژی درون این چاکرا باشد میتواند مانع ارتباط بین ذهن و بدن تان گردد و یا در ابراز احساسات دچار مشکل میشوید در این صورت احساسات برطرف نشده را با اعمال بدون ملاحظه و فکر ابراز میکنید. یا اینکه برخورد غیر منطقی میکنید و افکار و احساسات را رد کرده و آنها را به حق نمیدانید. به احساساتی اجازه ابراز میدهید که از فیلتر داوری خودتان گذشته و با قضاوت دیگران هم تناقضی نداشته باشد. یک احساس گناه ناخود آگاه و ترسهای ذاتی شما مانع از دیدن و نشان دادن "خود" حقیقی تان و بیان آزادانه عمیق ترین افکار، احساسات و نیازها میشود و در عوض با تعدادی کلمه و حرکات سر و دست آنها را میپوشانید و وجود حقیقی خود را کتمان میکنید. کلامتان هم یا خشن و بی ادبانه است یا سرد و جدی. ممکن است با لکنت زبان صحبت کنید، صدایتان نسبتا بلند و کلامتان فاقد معنای عمیق است. به خود اجازه نمیدهید که نقطه ضعف هایتان را نشان دهید بلکه سعی میکنید به هر قیمتی شده دائما قوی به نظر بیایید. در نتیجه ممکن است خود را خیلی تحت فشار قرار دهید. ممکن است بار زندگی بروی دوشتان سنگینی کند. زمانی که سرکوب شوید و ناکام بمانید نیز انسداد انرژی بوجود می آید. انسداد انرژی در چاکرای گلو در کسانی که از قدرت بیانشان برای گول زدن دیگران سوء استفاده میکنند نیز دیده میشود یا برای جلب توجه دیگران بلا انقطاع حرف میزند. با کم کاری چاکرای گلو شما خجالتی، ساکت و درون گرایید و وقتی صحبت میکنید فقط در مورد چیزهای کم اهمیت زندگی بیرونیتان حرف میزنید.
اگر سعی کنید احساسات و افکار باطنی تان را بیان کنید به سرعت احساس ورم در گلو میکنید و صدایتان حالت تصنعی به خود میگیرد و لکنت زبان پیدا میکنید. در برخورد با دیگران احساس عدم اطمینان و ترس از قضاوت دارید و اغلب واقعا نمیدانید چه میخواهید. پیامهای روحتان را دریافت نمیکنید و به نیروی بصیرت خودتان اعتماد ندارید. اگر چاکرای پنجم تان را بهبود نبخشید مشکل جدی پیش خواهد آمد.

چاکرای گلوی کاملا باز:

احساسات، افکار و دانش درونتان را آزادانه و بدون ترس ابراز کنید. میتوانید نقاط ضعف و قوتتان را آشکار سازید. صداقت درونی تان نسبت به خود و یا دیگران از موضع درستی بیان میشود اگر لازم باشد میتوانید کاملا ساکت بمانید و از صمیم قلب به دیگران گوش دهید و درک کنید گفتارتان خلاق و پرشور است در عین حال که کاملا واضح است. مقاصدتان را به بهترین وجه و بیشترین اثر برای تحقق بخشیدن به خواسته تان بیان میکنید. صدای شما پر طنین و خوش آهنگ است و وقتی با مشکل و یا مخالفتی رو به رو میشوید با خودتان صادق باقی خواهید ماند و میتوانید اگر بخواهید "نه" بگویید. آزاد از تعصب و دارای صعه صبر و برای حقایق لطیف باز هستید. از راه آنها هدایت میشوید و صدای درونتان را میشنوید که در زندگی شما را رهبری میکنند. در می یابیم که تمام ظاهر "خلقت" پیام خاص خود شان را دارند. به علت استقلال درونی و ابراز آزادانه آنچه هستید سروری عمیق و احساس موفقیت و استحکام شخصیت در شما بوجود می آید.

بیماریها:

بیماریهای گلو، ورم لوزه، سرفه، برونشیت، آسم، عفونتهای بخش تحتانی دستگاه تنفس، ناراحتی های ریه، سینوسها و حنجره، سرماخوردگی عمومی، لارنژیت (التهاب حنجره)، گواتر، خستگی گردن، دندان درد و مشکلات لثه، دندان در آوردن کم کاری یا پر کاری تیروئید، آبله مرغان، تب ها، نیش حشرات، قلنج، خارش، سفیدی مو و...

تغذیه رنگی:
توت آبی، انگورها، آلو سیاه و اغلب میوه های آبی و...

چاکرای چهارم

چاکرای چهارم

محل: وسط قفسه سینه
غده مربوطه: تیموس
بخشهای مربوطه : قسمت بالای پشت، قلب، دنده ها و قفسه سینه، قسمت پایینی ریه ها، خون، دستگاه گردش خون، پوست، دستها
حس: لامسه
رنگ:سبز، صورتی، طلایی
عنصر وابسته: هوا
زمینه: آشکار شدن چگونگی قلب، عشق، همدردی، شراکت، همدلی صمیمانه، عدم خود خواهی، از خود گذشتگی، سلامتی
جهت چرخش چاکرا: در زنان در جهت عقربه های ساعت و در مردان بر خلاف جهت عقربه های ساعت
امکان پاکسازی و فعال ساختن چاکرای چهارم: طبیعت بکر و پیاده روی آرام در فضاهای سبز، شکوفه ها، گلهای صورتی رنگ، آسمان صورتی
نوع یوگا: کارما یوگا
سیاره های وابسته: خورشید، ناهید، کیوان

توضیحات:

این چاکرا مرکز عواطف واقعی چون همدلی با دیگران و سازگاری با آنها، رشد معنوی، شفقت، خلوص و عشق است. هنگامی که این مرکز به درستی عمل نماید ما به خود، خانواده، فرزندان، همسرمان، حیوانات دست آموز، دوستان، همسایه ها، هموطنان، همنوعان و تمام مخلوقات زمینی عشق میورزیم. ازین مرکز ریسمان هایی را به چاکرای قلب افرادی که آنها را دوست داریم، وصل میکنیم. عواطف مربوط به عشق که در این چاکرا جریان می یابند معمولا سبب جاری شدن اشک از چشمها میگردند. هنگامی که این موقعیت زیبا و دلپذیر، یعنی باز بودن چاکرای قلب را تجربه کنیم، در می یابیم که در گذشته تا چه حد از آن محروم بودیم و این سبب جاری شدن اشک میگردد. هدف اصلی در این چاکرا رسیدن به وحدت کامل از راه عشق است و زمانی که این چاکرا کاملا باز و پاک باشد، حقیقت و عشق بدون قید و شرط را شکل میدهد و وقتی با چاکراهای بالاتر مرتبط میشود این عشق به "باکتی عشق الهی" تبدیل میشود که ما را از حضور الهی در تمام خلقت آگاه میسازد و به سوی وحدت با هر آنچه که در جهان وجود دارد راهنمایی مان میکند، و در جهت دستیابی به این هدف قلب ما باید بیاموزد که عشق بورزد، درک کند و شخصیت خاصمان را باور کند و این تنها زمانی عملی میشود که یاد بگیریم با خطاها و ضعفهای خودمان و جهان روبرو شویم و آنها را بپذیریم و دوست بداریم و گرنه بیمار، ضعیف و ناشاد خواهیم شد. چاکرای قلب سه چاکرای پایین را به سه چاکرای بالا وصل میکند. چاکرای قلب با هر نوع ادراک لطیف (در مشارکت و هماهنگی با چاکرای خاجی و خصوصا چاکرای چشم سوم) پیوندی نزدیک دارد. توانایی های والای چاکرای چشم سوم با باز شدن چاکرای قلب همزمان ایجاد میشود. چاکرای قلب رنگ سبز، صورتی و گاهی طلایی ساطع میکند، سبز رنگ سلامتی، همدردی و هماهنگی است. رنگ سبز روشن در چاکرای قلب نشانه سلامتی کامل است، در حالی که رنگ طلایی مخلوط با صورتی نشان دهنده آن است که شخص در عشق پاک و فداکارانه " الهی" به سر میبرد. سبز رنگ طبیعت، رنگ نیروی تعادل، رنگ پیشرفت ذهنی و بدنی است. رنگ سبز بدن را از سموم پاک کرده و باعث هماهنگی جسم، ذهن و روح میگردد و اثر خوشایندی بر دستگاه عصبی دارد. سبز ارتعاش افکار ما را موزون نگه داشته و به ما آرامش میدهد. همچنان که قلب طبیعت با سبز اداره میشود، قلب انسان نیز چنین است. سبز روی فشار خون به شکل شگفت آوری اثر میگذارد. با سبز شدن تنه و شاخه درختان و جوانه زدن آنها از آمدن بهار با خبر میشویم. عادت کرده ایم که بهار را همراه با انرژی جدید در تنه، اعضا و قلب خود احساس کنیم. بعد از زمستان و در بهار، ما از نظر روحی و سلامت احساس شادابی بیشتری میکنیم. این احساس تازگی، نتیجه تاثیر پرتو سبز بر بدن های ظریف تر میباشد. این رنگ مناسب ذهن و روح ما است. بنابراین در چاکرای قلبمان توانایی عظیمی را برای دگرگونی خود و دیگران داریم. اگر یاد بگیریم که تمام بخشهای شخصیت خود را از صمیم قلب بپذیریم و دوست داشته باشیم، میتوانیم کاملا دگرگون یا سالم شویم. یک چاکرای باز قلب میتواند خود به خود تاثیر شفابخش و دگرگون کننده بر روی دیگران داشته باشد و گرمای طبیعی، صمیمیت و شادی پخش کند و این قلب اطرافیان را باز میکند، اطمینان، شادی و سرور به وجود می آورد و با باز بودن آن همهء موجودات را درک میکنیم چه ذی شعور باشند و چه نباشند و حتی به ستارگان ، خورشید و جهان زندهء اسرار آمیز عشق می ورزیم.

انسداد انرژی و کم کاری چاکرای چهارم:

درست کار نکردن این چاکرا باعث میشود که فرد همیشه در ازای عشقی که میدهد انتظار سپاس و قدردانی داشته باشد. و فرد از پذیرش عشق دیگران عاجز است و قادر نیست خود را برای پذیرفتن این عشق باز بگذارد. مهر و محبت و ملایمت دیگران او را شرمنده میکند. شاید به خود بگوید نیازی به عشقی که دیگران بتوانند به او بدهند ندارد. کم کاری چاکرای قلب فرد را بسیار آسیب پذیر، وابسته به عشق و علاقه دیگران میکند. وقتی احساس میکند که طرد شده است عمیقا آزرده و افسرده و غمگین میشود و در لاک خود فرو میرود . او دوست دارد عشق بورزد، اما ترس از طرد شدن باعث میشود که نتواند راه درستی برای این کار پیدا کند و این باعث تحکیم نقاط ضعف و ناتوانی او میشود. برای جبران فقدان عشق به شدت دوستانه و مهربان رفتار میکند و با تمام افراد یکسان و سرد رفتار میکند، بدون اینکه با هیچ یک از صمیم قلب درگیر شود. انسدادهای رایج در چاکرای قلب: جرم اندیشی، تعصب و تحجر، لاپوشانی کردن، ناشکیبایی و کوته فکری و تفکر سیاه، سفید (مثل خدا و شیطان، آدمهای خوب و بد، قدرتهای خوب و بد و...)

بیماریها:

بیماریهای قلبی، فشار خون، زخم، سرطان، دردهای عصبی، آنفولانزا، دردهای آنژینی، بالا بودن کلسترول، رگهای مسدود، خنکی دستها و پاها، خستگی مزمن، بیماری کبد، ایمنی کم در برابر بیماریها و پیری زودرس و ...

تغذیه رنگی:

اسفناج، کلم، فلفل سبز، کاهو، سیب سبز، گوجه سبز، نخود سبز، عدس سبز، لوبیا سبز، کیوی، خیار و... و اغلب میوه ها و سبزیهای سبز که نه واکنش اسیدی دارند و نه آلکالین، مناسب هستند.

چاکرای سوم

محل: دو انگشت بالای ناف
غده مربوطه: لوزالمعده، پانکراس(کبد)
هورمون مربوطه: انسولین (کیسه صفرا)
بخشهای مربوطه: فسمت پایین پشت، حفره شکمی، جهاز هاضمه، معده ، کبد، طحال، کیسه صفرا، دستگاه عصبی غیر ارادی

حس:بینایی
رنگ: زرد، زرد طلایی
عنصر وابسته: آتش
زمینه: شکفتن شخصیت، عملکرد بر اساس احساسات و تجربه، شکل گیری شخص، نفوذ و قدرت، خرد، رشد تجربیات
جهت چرخش چاکرا: در زنان بر خلاف جهت عقربه های ساعت و در مردان در جهت عقربه های ساعت
امکان پاکسازی و فعال ساختن چاکرای دوم: لذت بردن از نور خورشید، مزرعه گندم رسیده، گل آفتابگردان
نوع یوگا: تانترا یوگا
سیاره های وابسته: خورشید، مشتری، تیر، مریخ

توضیحات:

مانی پورا لغت مرکب و به معنی شهر جواهرات است و علت این نامگذاری این است که چاکرای مانی پورا نقطه کانونی گرما، مرکز حرارت، نور، انرژی و فعالیت است، جایی که انرژی جسمانی پخش میشود و چنانچه شخص عشقی مفرط به سلامت جسم و میل به حفظ آن داشته باشد، این چاکرا باز است. چاکرای مانی پورا به عنصر آتش نسبت داده شده و نشانگر خورشید انسان و مرکز قدرت و اراده اوست، مانی پورا و آجنا(چاکرای چشم سوم) دو مرکز اراده در بدن میباشند. به طور کل قدرت اراده، اعتماد به نفس، عشق به نفس، احترام به نفس، اطمینان از توان بالقوه خود و توانایی فیزیکی و ذهنی مقابله با فشار روانی یا همان آرامش درونی و ثبات شخصیت است و همچنین تمام کارکردهای اندامهای گوارش و سیستم عصبی مربوط به این چاکرا میباشد و ارتباطی نیز با چشمها که حس تحلیل کننده اند دارد. توانایی نه گفتن نیز در این مرکز ایجاد میشود. در اینجا انرژی خورشیدی که پرورش دهنده بدن اتری (کالبد اختری) است جذب میشود و به بدن فیزیکی حیات بخشیده و از آن حفاظت میکند و تمامی بدن را در بر گرفته و شخص را از امواج منفی و تشعشعات محیط اطراف مصون میدارد. اگر چه مانی پورا چاکرایی مربوط به ذهن است اما با حیات عاطفی انسان پیوند دارد، زیرا ذهن یا پدیده های ذهنی عمل تنظیم عواطف را بر عهده دارند در نتیجه انرژیهای احساسی و عواطف ازین چاکرا به چاکرای قلب و چاکرای خاجی منتقل میشود. پس در اینجا آرزوهای حیاتی، آرزوها و احساسات چاکراهای پایین تر درک میشود و بصورت کلام در میاید. وقتی کودکی متولد میشود، بند نافی اتری بین او و مادر باقی میماند. این رشته ها نمایانگر پیوند ابناء بشر با یکدیگر هستند. هرگاه دو انسان با یکدیگر رابطه ای برقرار سازند، ریسمانی بین چاکراهای شبکه خورشیدی آنها رشد میکند و هرقدر این رابطه محکم تر، تعداد و قدرت این ریسمانها افزون تر و زمانی که رابطه در حال گسستن است، رشته ها به تدریج جدا میشوند. در دوران کودکی این رشته ها بین مادر و فرزند بیشتر است و در دوران بزرگسالی این رشته ها را با همسر خویش برقرار میکند. در ضمن این مرکز به عنوان درمان نیز شناسایی شده و به شفای معنوی مربوط است. گفته میشود که در برخی از درمانگران این چاکرا بسیار بزرگ و رشد یافته است.

انسداد انرژی و کم کاری چاکرای سوم

وقتی چاکرای سوم درست کار نکند، فرد میخواهد همه چیز بر طبق خواسته های او انجام شود و دوست دارد دنیای درون و بیرون را کنترل کرده و غلبه و اعمال قدرت کند ولی از درون نا آرام و ناراضی است. احتمالا او در دوران کودکی یا نوجوانی طرد شدن را تجربه کرده است. او توانایی رشد ارزشهای خود را ندارد و اصرار می ورزد تا فعالیتهای بیرونی را افزایش دهد تا بتواند احساسات آزار دهنده، کمبودها و نقطه ضعف ها را بپوشاند و نیاز به آرامش درونی دارد. نگرانی و ناآرامی و استرس او واکنش همه خشمی است که در مدت زمانی طولانی فرو خورده است. هر استرسی میتواند احساسی مانند گرسنگی ایجاد کند. حتی زمانی که بدن احتیاج به غذا ندارد و این گرسنگی همان نیاز به انرژی در این چاکرا میباشد. انسدادهای متداول انرژی دراین چاکرا عبارتند از: عصبانیت، ترس، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه، دیابت، مشکل فشار خون، مشکلات گوارشی، عقده حقارت یا عقده خود بزرگ بینی، مشکل در پانکراس و معده، خجالتی و کم رو بودن و... کم کاری چاکرای سوم فرد را مایوس و نا امید کرده و سدهایی را مانع تحقق خواسته هایش میبیند. احتمالا آزادی شخصیت او در زمان کودکی به شدت محدود شده است و او ترس از دست دادن تایید والدین و معلمان را داشته و در ابراز احساسات تردید و آنها را سرکوب و باعث تلمبار شدن آنها شده و این همان چیزیست که باعث به وجود آمدن مشکل در این چاکرا شده است، وقتی با مشکلی رو به رو میشود احساس ناراحتی و تردید پیدا کرده یا به شدت عصبی میشود و اعمالش به شدت بی نظم و بی برنامه میشود.

تغذیه رنگی:
فلفل زرد، بلال شیرین، آلوی قطره طلا، موز، آناناس، کدوی مسمایی، کره، زرده تخم مرغ، پنیر هلندی و غیره

چاکرای دوم

محل: بالای استخوان خاجی، تقریبا بالای اندام تناسلی و پایین تر از ناف
غدد مربوطه: تخمدانها، غده پروستات
هورمونهای مربوطه: استروژن
بخشهای مربوطه: قسمت لگن، اندامهای تولید مثل، کلیه ها، مثانه، تمام مایعات بدن مثل خون، مایع لنف، شیره معده، اسپرم
حس: چشایی
رنگ: نارنجی
عنصر وابسته: آب
زمینه: نخستین احساسات جاری شدن با زندگی، لذن پرستی، شهوت، خلاقیت، شگفت زده و مشتاق
جهت چرخش چاکرا: در زن در جهت عقربه های ساعت و در مرد خلاف عقربه های ساعت
امکان پاکسازی و فعال ساختن چاکرای دوم: لذت بردن و مشاهده نور ماه و آب زلال طبیعی و غوطه ور شدن در آن و یا نوشیدن از آب چشمه.
نوع یوگا  باکتی یوگا
سیاره های وابسته: ماه ، پلوتون

 توضیحات:

چاکرای دوم مرکز انرژی جنسی (گیرنده و فرستنده) و نفس و خلاقیت است که به عنصر آب نسبت داده میشود که منبع تمام حیات زیست شناختی است. عنصر آب پاک کننده و تطهیر کننده است و سدهایی را که مانع جریان حیات است شسته و باز میکند. در سطح فیزیکی آلودگیها را از کلیه و مثانه باز میکند و در سطح معنوی به شکل جریان روان و آزاد احساسات خود را نشان میدهد و سبب میشود تا انسان زندگی را همیشه تازه و جدید ببیند. از طریق این چاکرا فرد مستقیما احساسات انسانها را درک میکند و آن را به یکی از مراکز ادراک ماوراء حسی تبدیل میکند. چاکرای دوم اغلب جایگاه واقعی "شاکتی" محسوب میشود، شاکتی تجلی نیروی مونث خداوند به شکل انرژی خلاق است و حوزه نفوذ آن در اندامهای تولید مثل است که در مرد به صورت میل خلق حیات جدید و در زن بصورت گیرنده ء تکانه های خلاق و ایجاد زندگی جدید است. خلاقیت شامل کاری که فرد در هر زمینه ای انجام میدهد نیز میباشد. در نتیجه خلاقیت انسان توسط دستان او متجلی میشود و اگر کاری که انسان انجام میدهد مطابق استعدادها و قابلیت های شخصی اش باشد این انرژی خلاق متجلی شده و باعث رشد و پیشرفت او در آن زمینه شده و باعث آرامش ذهن او میشود و اگر برخلاف آن باشد باعث از بین رفتن آرامش ذهن او شده و یکی ازعوامل خشم و عصبانیت او میشود. احساسات و اعمال فرد خلاق حتی باعث ایجاد انگیزه برای دیگران میشود. چاکرای دوم به کیفیت عشق نسبت به جنس مخالف نیز مربوط میشود ازین چاکرا فرد قدرت جنسی خود را حس میکند و دومین هدف قدرتمند نیروی حیات (اشتیاق به اتحاد دو جنس) آشکار میگردد بنابراین قدرت جنسی در هر کس به نیروی حیات در او بستگی دارد. ناحیه لگن در بدن منبع حیات است، هر مرکز آن که مسدود گردد کاهش نیروی جسمی و جنسی را به دنبال خواهد داشت. انرژی جنسی در جریان آمیزش جنسی شارژ و تخلیه میگردد. این امر همچون حمامی از انرژی به جسم حیاتی دوباره میبخشد و آن را پاک میکند و بدن را از انرژی های راکد، فضولات، تنشهای عمیق رها میسازد و این عمل برای سلامتی جسمی فرد امری مهم است. عمل رها سازی خویش بصورت دو جانبه یکی از طرق وانهادن "تجرد" نفس و تجربه"وحدت" در بشر است. تجربه ای که از بدوی ترین امیال در سطح جسمی از یک سو و آرزوی عمیق معنوی وحدانیت با الوهیت از سویی دیگر نشات میگیرد. این پیوند یکی از خصلتهای معنوی و مادی در افراد بشر میباشد.

انسداد انرژی در چاکرای دوم

اگر راه عبور انرژی در این چاکرا مسدود شده باشد یا اختلالی در این چاکرا وجود داشته باشد به نفی یا سرکوب امیال جنسی منتهی میشود و اغلب در راه زیاده روی در رابطه و خیال پردازی نمایان میشود.یا ممکن است به حالتی مانند اعتیاد به مواد مخدر در آید. در هر صورت نسبت به جنس مخالف شک و دودلی و تنش یا حتی نفرت وجود دارد و ابزار این انرژی های طبیعی را فرد محکوم میکند یا اینکه بصورت شهوت پرستی بی ادبانه و اصرار در امیال جنسی نمایان میشود در هر صورت بد کار کردن چاکرای دوم معمولا در سن بلوغ بوجود میاید. بیدار شدن انرژی های جنسی بی ثباتی ایجاد میکند و معمولا والدین و مربیان توانایی آموزش صحیح را در این زمان به جوانها ندارند و اینکه چگونه این انرژی را کنترل کنند. کم کاری این چاکرا میتواند ریشه در دوران کودکی داشته باشد احتمالا والدین احساسات و ارتباطشان را کنترل میکردند و فرد کمبود لذتهای حسی مانند نوازش، مهر و عطوفت را تجربه کرده است در نتیجه احساساتش را سرکوب کرده است و در دوران بلوغ مانع رشد انرژی های جنسی شده و نتیجه آن واپس زدگی، فقدان عزت نفس، فلج عاطفی و سرد مزاجیست و زندگی در نظرش غم انگیز، کسل کننده و بی ارزش است. اما با ریکی دادن به این چاکرا و ریکی فرستادن برای درمان گذشته تمامی این اختلالات درمان میشود و وضعیت انرژی در این چاکرا متعادل میشود.

تغذیه رنگی برای درمان:
خوراکیها و مواد غذایی به رنگ طبیعی نارنجی مثل: پرتقال، نارنگی، هویج، انبه، کدو تنبل، زردآلو ، نارنج و غیره

چاکرای اول

چاکرای اول 

 محل: بین مقعد و اندام تناسلی، به دنبالچه مرتبط است به طرف پایین باز میشود
غدد مربوطه: غدد فوق کلیوی
هورمونهای مربوطه : آدرنالین و نور آدرنالین
بخشهای مربوطه: تمام قسمتهای سخت، ستون فقرات استخوانها، دندانها، ناخن ها، پاها، مقعد، روده ها، غدد پروستات، خون، تکثیر سلولی
حس: بویایی
رنگ: قرمز آتشی
عنصر وابسته: خاک
زمینه: اولین انرژی حیاتی، اولین مراقبت پیوند با زمین و دنیای مادی، استحکام، قدرت موفق شدن.
جهت چرخش چاکرا: در مونث به سمت چپ یعنی بر خلاف جهت عقربه های ساعت و در مذکر به سمت راست یعنی در جهت چرخش عقربه های ساعت
امکان پاکسازی و فعال ساختن چاکرای اول: لذت بردن از سپیده دم، طلوع و غروب خورشید، خاک تازه
نوع یوگا: هاتایوگا، کندامین یوگا
سیاره های وابسته: کیوان، مریخ، پلوتون

 توضیحات:

این چاکرا از نظر احساسی با میل به زندگی و شادابی و از نظر فیزیکی با سیستم ایمنی بدن در ارتباط است. این چاکرا تنظیم کننده اعمالی است که بدن و جسم را زنده نگه میدارد. در این چاکراست که با زمین مرتبط میشویم و انرژیهای زمینی (نیروی عاطفی، عشق و صبر ) را دریافت و تجربه میکنیم. چاکرای اول اساس و پایه نیروی حیاتی تمام چاکراهای بالاتر را شکل میدهد و سرچشمه نیروی حیات است. این چاکرا منبع انرژی کندالینی است. بنای زندگی بدست آوردن امنیت مادی و حفظ تنازع بقا گونه ها با تشکیل خانواده، رابطه جنسی به عنوان یک عمل فیزیکی و بچه دار شدن هم از اعمال مربوط به این چاکرا هستند. وقتی نیروی حیات در این چاکرا به درستی عمل نماید، شخص اشتیاقی مبرم به زندگی در جهان فیزیکی دارد و با انتقال انرژی به اطرافیان و حوزه انرژی آنها همچون یک مولد نیرو عمل میکند. او اشتیاقی راستین برای زیستن دارد. رنگ قرمز که رنگ این چاکرا میباشد جسم فیزیکی را تحریک میکند و سر زندگی و انرژی به جسم داده و روح را سر زنده و با هیجان میکند و رنگ قرمز جرات، نیرو و قدرت، استواری و سلامتی میبخشد. قرمز سبب غلبه بر بی حالی و افسردگی، ترس یا دلتنگی میشود. قرمز رنگ آتش است. قرمز تعصب شدید، غیرت و هیجان است. افرادی که بر افروخته و سرخ رنگ هستند ناخود آگاه احساس سرزندگی، پرتلاش بودن را به شما منتقل میکنند و الگو و نمادی هستند از یک فرد پرتحرک! آنچه برداشت میشود این است که نیروی حیات مادی و جسمی از رنگ سرخ است. زمانی که دراین چاکرا مانعی ایجاد گردد شخص از فعالیت جسمی سر باز میزند و انرژیش کاهش مییابد و حتی ممکن است علیل و ناتوان گردد. چنین فردی فاقد قدرت و توان جسمی است. بطور مثال اگر چاکرای اول به اندازه کافی کار نکند احساس عدم تعادل خواهید کرد یا انگار فرش از زیر پا کشیده شود درحالی که محکم ایستاده اید. اگر چاکرای اول بیش از حد کار کند ممکن است از کوره در بروید و عصبانی و پرخاشگر شوید و این ممکن است زمانی باشد که چیزهایی که شما را مشغول و سرگرم ساخته توسط دیگران یا شرایط مورد سوال قرار گیرد. در نهایت زمانی که احساس عدم امنیت میکنید با خشم و غضب و زود از کوره در رفتن حالت دفاعی میگیرید. از نظر احساسی کم تحمل میشوید همچنین ممکن است افراط در مسائل احساسی و هیجانی مثل غذای خوب و الکل و غیره داشته باشید. در کارهایتان به شدت در حالت دودلی و شک و تردید به سر میبرید و زندگی را اغلب همچون بار سنگینی احساس میکنید به جای آنکه از زندگی لذت ببرید و شاد باشید.بطور کل اختلال در انرژی موجود دراین چاکرا موجب بیماریهایی مثل افسردگی، بیحالی، اعتیاد (به هرچیزی)، روماتیسم، رعشه و کم خونی میشود و همینطور بیماران بستری بر اثر نحیفی و لاغری و ضعف جسمانی و بیماران حادثه ها و مجروحان جسمانی نیاز شدید به انرژی در این چاکرا دارند اما انرژی دادن به این چاکرا در کودکان هابپراکتیو، بیماران پرتحرک عصبی، پارکینسون، مجنونان، افراد عصبانی و،. موجب تاثیر منفی خواهد شد.

تغذیهء رنگی                                                         
رنگ طبیعی خوراکیها و غذاهایی که میخوریم فرکانس ارتعاشی همان رنگ را در دسترسمان قرار میدهد و بروی چاکرای خاصی تاثیر میگذارد:                               
جگر قرمز، دل، قلوه، کلم قرمز، چغندر قند، تمشک قرمز، گیلاس قرمز، انگور قرمز، آلوی قرمز، فلفل قرمز، سیب سرخ، گوجه فرنگی و هر چه قرمز است.

اثرات رنگ لباسها بر روی بدن

رنگ لباسها به دلیل حساسیت نوری سلولهای بدن بر ما اثر میگذارند بنابراین بهتر است لباسی بپوشیم که به رنگ آن نیاز داریم اما فراموش نکنید که هر لباسی اعم از کت، پیراهن یا بلوز یا مانتو به تن میکنید، لباس زیر شما باید سفید باشد. اگر لباستان از پارچه نخی یا ابریشم و یا پشم با رنگ طبیعی باشد بهتر است از لباسهای مصنوعی با رنگ مصنوعی است. 

چاکراه چیست؟

چاکراه چیست؟

شما چه بپذیرید یا نه این هفت چاکرا بعلاه بیشمار چاکرا فرعی دیگر در بدن همه شما وجود دارند و باز بودن آنها باعث سلامت روح و جسم شما عزیزان و افزایش آگاهی شما و بسته بودن هر کدام از آنها باعث انواع و اقسام بیماریهای روحی و جسمی .....در بدن هر کدام از ما میشوند:

۱-چاکراه ریشه یا چاکرا جنسی:از طریق این چاکرا انرژی حیات و جهان مادی به بدن هر یک از ما وارد شده و باعث به وجود آمدن تعادل در روابط زمینی ابتدایی و جنسی هر انسانی خواهد شد....

۲-چاکراه خاجی که اندکی بالاتر از خط زیره شکم قرار دارد:تمامی احساسات-حس جاری بودن زندگی-لذت پرستی و خلاقیت از باد بودن این چاکرا ناشی میشود.

۳-چاکرا خورشیدی که بالاتر از ناف قرار دارد:به باز شدن شخصیت شکوفا شدن و نفوذ و قدرت و فراوانی خرد و رشد تجربیات و اعتماد بنفس کمک میکند.

۴-چاکرا قلب بین قفسه سینه و همسطح با قلب قرار دارد:به آشکار شدن احساسات هم عشق و هم نفرت-قدرت بخشیدن همنوعان-ارتباط صمیمانه

و عدم خودخواهی و خود پسندی کمک میکند...

۵-چاکرا گلو که در وسط گلو قرار دارد و چاکرا کوچکتری در پشت این چاکراست:به ابراز وجود کردن-قدرت نه گفتن-باز بودن و پذیرا بودن-سلامتی کلی جسم و روح کمک میکند.

۶-چاکرا چشم سوم درست در بین دو ابرو :به ادراک-کشف و شهود-رشد حس های درونی و قدرت ذهن-اراده تخیل کمک میکند.

۷-چاکرا تاج :کمال-روشن بینی-شناخت حقیقت-سکوت ذهن مزاحم و آگاهی مطلق.

اندامهایی که بترتیب به چاکرا های مختلف ربط دارند و بسته بودن چاکرا ها باعث اختلال در کار آنها میشود عبارتند از:

چاکرا اول:مثانه و آلت تناسلی.

چاکرا سوم:لوزالمعده-کبد-معده-روده بزرگ و کوچک-آژاندیس...

چاکرا چهارم:قلب و غده تیموس..

چاکرا پنجم:غده تیروئید-و گلو

چاکرا ششم :هیپوفیز-مغز تا اندازه ای-غدد مترشحه داخلی کلا برای سایر چاکرا ها باعث تقویت است.

چاکرا هفتم:مغز و باز هم غدد مترشحه داخلی..

چاکرا دوم که ذکر نشده مشترکی از اندامهای مربوط به چاکرا اول و سوم را در بر میگیرد....

www.tebbeirani.com

خواص درمانی سنگ ها

خواص سنگها
گوهرها

از عهد باستان به دلیل اعتقاد مردم آن دوران به خواص ویژه خرافاتى و شاید ماوراءالطبیعه این اجسام همواره مورد توجه بوده اند . انسان عهد باستان باور داشت این جسم زیبا ویا هنر خلاقه طبیعت در درون خود خواصى پنهانى دارد که انسانها را به سمت خود مى کشد . همین کشش باعث شد بسیارى از ادیان باستانى به دنیاى اوهام و غیر واقعى روى آورند. این ادیان گوهرها را در راه منافع دینى خود مورد استفاده قرار مى دادند. هنوز هم وقتى انسانى در مقابل یک گوهر و یا بلور زیبا و خوشرنگ و شفاف قرار مى گیرد حیران از این است که چه نیرویى این سنگ را به این اندازه زیبا آفریده است . یک بلور زیبا درون خود عناصرى دارد که بر زیبایى آن مى افزاید.
در حقیقت عنصر اصلى که باعث این پدیده ها مى شود ، همان نور است که زندگى بدون آن ممکن نیست . از آنجا که نور زیبایى را به گوهر یا کانى مى دهد، زیاد دور از شگفتى نخواهد بود که انسانهاى دوران گذشته نور را پرستش مى کردند و لذا پیدایش برخى خرافات در مورد گوهرها نیز سرچشمه اى از نور دارد . به جرأت مى توان گفت بیشتر افرادى که با خود گوهر حمل مى کنند ، بدون آگاهى از این مطلب از این تصور انسانى پیروى مى کنند ، چون براى آنها خواص نورى و خرافاتى نسبت به ارزش مادى گوهر ، اهمیت بیشترى دارد. حتى به تازگى در اروپا و آمریکا کتابهاى بى شمارى چاپ شده که پر از پدیده هاى خرافاتى گوهرها و سنگهاست در حالى که علم ارزشى براى این مطالب قائل نیست .
(فرهنگ گوهرشناسى ، دیباچه)
گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر است که به سنگهاى گرانبها یا قیمتى یا احجار کریمه اطلاق مى شود و به نامهاى سنگ هاى زینتى، تزئینى ، آذینى ، پیرایه اى و احجام نفیسه هم آمده است .
بعضى از نگین ها را اثر و خاصیتى است که نمى توان آن را انکار نمود، چنانکه فردى را نزد حاکمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود که انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مکروهى به او نرسید . یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او کجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنکه کسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شکوه نمود که دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى که آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
سنگهاى با ارزش فراوانند و در بین این هزارها سنگ گران قیمت پیامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنکه اثرى جادویى دارند، بلکه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر کسى اثر آنچه را که همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرک ورزیده است . ضمن آنکه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و مسى و نگین راه راه بر زنان و مردان را ممنوع کرده اند .
در تفسیر قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روایت شده است: همه ملک سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى کردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى که تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سلیمان به هنگام رفتن به بیت الخلا، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتکارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتیجه آن شد که تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نیافت .