اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.
اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.

عفت سرآمد خوبی ها

امام علی علیه السلام میفرمایند: 

العفهُ راسُ کلِ الخیرٍ 

عفت سرآمد همه ی خوبی هاست. 

**** عفت داشتن فقط شامل خانم ها نمیشه****  

پیوند ازدواج

پیامبر اکرم (ص)•٠·
هر کس تلاش کند تا دختر و پسر با ایمانی با هم ازدواج کنند خداوند هزار حوریه، هر حوریه در قصری از در و یاقوت، به ازدواج او در اورد و برای هر قدمی که در این راه برداشته یا هر سخنی که برای این پیوند به زبان آورد ثواب یکسال روزه و نماز شب را پاداش میدهد ... .

بحارالانوار ج 76 ص 368. وسائل الشیعه ج 20 ص 46 

.

آثار غیبت کردن

 

 

حضرت محمد (صلی الله علیه و آله):
♥•
٠·از غیبت پرهیز کنید، زیرا غیبت از زنا سخت تر است؛ گاهی آدم مرتکب زنا می شود و توبه می کند و خداوند توبه اش را می پذیرد، ولی غیبت کننده تا طرفش او را نبخشد آمرزیده نخواهد شد.
مستدرک، ج 9، ص 118

نمایی زیبا از بین الحرمین

 

نمایی زیبا از بین الحرمین•٠· 


گیــرم که باران هم آمــد، همه چیــز را هم شست !
هـــوا هم عالـی شد . .
فایـده اش بــرای من چیـست ؟!
هــوای دل، گرفتــه کربــــلاست
آن را چه کنــــم ؟!

 

تنهاییَ م مرا که به دست گناه داد

آغوش تو به روح سیاهم پناه داد

احساس بی کسی و یتیمی تمام شد

وقتی خدا مرا به حریم تو راه داد

معنای ارتباط من و تو همین و بس:

طفلی گدا که دست خودش را به شاه داد

تشبیه تو به ماه و به خورشید کوچک است

خورشید از تو نور گرفت و به ماه داد

باید کبوترانه به گنبد نگاه کرد

حالا که دوست فرصت پلکی نگاه داد  

 

سالروز شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها

 

سالروز شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها - کنیز بی بی فاطمه را به محضر مقدس حضرت آقا امام زمان ارواحنا فداه و تمامی دوستداران آن بانوی بی نظیر تسلیت عرض می نماییم .سلام من به تو ای هاجرِ چـهار ذبیح
درود من به تو ای مریم چهار مسیح
سپهر نور فروز سه اختر و یک مـــــاه
عجب نه خوانم اگر مادرت به ثــارالله 

خدایا بلندم کن

خدایــــــــــا !! دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین می رسد ... "بلندم کن"


حالی برای نماز-خاطره ای از شهید برونسی

 

یک ساعتی مانده بود به اذان صبح. جلسه تمام شد. آمدیم گردان. قبل از جلسه هم رفته بودیم شناسایی. تا پام رسید به چادر، خسته و کوفته ولو شدم روی زمین. فکر میکردم عبدالحسین هم می خوابد. جورابهایش را در آورد. رفت بیرون! دنبالش رفتم.

پای شیر آب رفت. آستین ها را داد بالا و شروع کرد به وضو گرفتن. احتمال نمیدادم حالی برای خواندن نماز شب داشته باشد.

خواستم کار او را بکنم، حریف خودم نشدم. رفتم توی چادر و دراز کشیدم. زود خوابم برد.  

 

اذان صبح آمد بیدارمان کرد. بلند شدم و پلک هایم را مالیدم. چند لحظه ای طول کشید تا چشمهام باز شد. به صورتش نگاه کردم. معلوم بود که مثل هر شب، نماز باحالی خوانده است.

خاک های نرم کوشک- شهید برونسی

پیام تسلیت

 

حجاب همان چادری بود که

 پشت درِ خانه سوخت ولی

از سرِ فاطمه سلام الله علیها نیفتاد...  

سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها دخت نبی رو به امام زمان در غم ماتم نشسته و همه ی دوستداران این بانوی بزرگوار ایشان تسلیت عرض میکنم   

پلیدی ها با ما می مانند و نیکی ها به ما باز می گردند

پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند... مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آن جا می گذشت نان را بر دارد. هر روز مردی گو‍ژ پشت از آن جا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آن که از او تشکر کند می گفت:

هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!!
این ماجرا هر روز ادامه داشت تا این که زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد  و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟
یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابراین نان او را زهر آلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟

بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت .
مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.
آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد . وقتی که زن در را باز کرد، فرزندش را دید که نحیف و خمیده با لباس هایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه، تشنه و خسته بود، در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:
مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم. در چند فرسنگی این جا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم . ناگهان رهگذری گو‍ژ پشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان به من داد و گفت : این تنها چیزی است که من هر روز می خورم امروز آن را به تو می دهم زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری .
وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگربه ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او نپخته بود، فرزندش نان زهر آلود را می خورد .
به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان روزانه مرد گوژ پشت را دریافت:
هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم به خود ما باز می گردد.

آزادی واقعی

 

انسان واقعا مظهر اصل تضاد است.  

در هیچ موجودی به اندازه ی انسان، این تضاد و ضدیت درونی وداخلی حکومت نمی کند. 

در انسان دو تمایل وجود دارد: یکی تمایل روح انسان و دیگری تمایل تن انسان. 

اگر میخواهی جان و روحت آزاد باشد نمی توانی شکم پرست باشی،

 نمی توانی زن پرست باشی و روحت آزاد باشد، پول پرست باشی و روحت آزاد باشد

و در واقع نمی توانی شهوت پرست باشی، خشم پرست باشی.

 پس اگر میخواهی واقعا آزاد باشی، روحت را باید آزاد کنی.