اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.
اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.

رشته محبت

 

():::::::::()::::::::::()::::::::::() رشته محبت ():::::::::()::::::::():::::::::::()

رشته ی محبت را

باید به ضریح دلی بست

که خیال کوچ کردن نداشته باشد …

():::::::()::::::::():::::::()::::::::()::::::::():::::::::()::::::::::()

نحوه مخفی کردن یک پارتیشن هارد دیسک کامپیوتر

 

راهی جذاب و جالب برای کسانی که می خواهند اطلاعات کامپیوترشان مخفی بماند

به
Run می رویم و بعد تایپ می کنیم diskmgmt.msc بر روی هارد مورد نظر راست کلیک کرده و...Change drive letter and paths را انتخاب بعد از آن نام درایو را Remove می کنیم.

نکته:
اطلاعات بر روی هارد شما قرار دارد و از بین نمی رود و فقط در
my computer دیده -
نمی شود ولی در
diskmgmt.msc دیده می شود.

برای دیدن دوباره ی هارد مورد نظر به همان محل رفته و
drive letter را add می کنیم.

دیشب خوابت رو دیدم2

 

این دومین باری هستش که بعد از جدایمون خوابت رو می بینم!!!

خواب عجیب ولی خیلی قشنگی بود.

خواب دیدم که من و تو  برای زیارت جایی رفته بودیم ، اسم اون مکان در خاطرم نیست ولی مطمئن بودم که برای سفر به جای رفته بودیم

اونجا با یک خانم عراقی آشنا میشیم، اونم مثل ما برای زیارت اومده بود.

بعد از آشنایی ما رو به اتاق خودش که در مهمانسرا گرفته بود دعوت میکنه و پیشش میریم

برای پذیرایی از ما باسلق  میاره!!!خیلی هم شیرین بود و مزه اش هم با باسلق های که قبلا خوردم فرق میکرد... اما فقط من خوردم و تو چیزی نخوردی! توی خواب تو شاد شاد بودی مدام شوخی میکردی، سربه سرم میذاشتی!!! نمیدونم چت شده بود و خوشحالیت از بابت چی بود؟!

اولین باره که اینطوری تو رو شاد و خوشحال می دیدم!

نکات مهم در چکاب خانم ها

 

عاینات قلبی عروقی

اگر از میزان فشار خون خود خبر ندارید یا اگر مدت زیادی است که فشار خون تان بالا رفته، از پزشک تان بخواهید که فشارتان را اندازه گیری کند.

اگر میزان کلسترول و قند خون تان را نمی دانید، آزمایش خون برای شما ضروری است.

اگر تمام این اطلاعات را در اختیار دارید، عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی را برای خودتان از 0 تا 8 حساب کنید: (یعنی هر کدام از عوامل را که دارید، یک عدد حساب کنید و در نهایت تعداد آنها را به دست آورید، این عدد می تواند بین 0 تا 8 باشد، اگر هیچ یک از عوامل را نداشته باشید 0 و اگر همه را داشته باشید 8 خواهد شد)

1. کلسترول بالا

2. فشار خون بالا

3. دیابت

4. اضافه وزن

5. استعمال دخانیات (یا ترک آن کمتر از 3 سال)

6. درمان های هورمونی جایگزین

7. سابقۀ شخصی بیماری های قلبی عروقی

8. سابقۀ خانوادگی بیماری های قلبی عروقی

0 عامل: یک آزمایش هر پنچ سال یک بار کافیست (قند خون، کلسترول، تری گلیسرید، فشار خون، وزن...)

1 عامل: یک آزمایش هر سه سال یک بار کافیست

2 عامل یا بیش از یک عامل مهم (سابقۀ بیماری، دیابت) : هر سال باید آزمایش ها و معاینات انجام شود

من از سرطان ها پیشگیری می کنم

ماموگرافی، را هر سال انجام می دهم (به اضافۀ آزمایش سالانۀ لمس سینه ها): برای پیشگیری از سرطان سینه

تست اسمیر را هر 2 سال یک بار می دهم، اگر نتیجۀ آن نرمال باشد که موردی نیست، اما در غیر این صورت، باید پیگیر نشانه های بیماری های زنان باشم: برای پیشگیری از سرطان گردنۀ رحم.

تست هموکولت (جستجوی آثار خون در مدفوع) را هر سال انجام می دهم. اگر نتیجۀ آزمایش مثبت بود، باید تست کولوسکوپی انجام شود: برای پیشگیری از سرطان رودۀ بزرگ

اگر جوش یا دانه های مشکوکی (شکل غیرعادی، بدون تقارن، رنگ ناهمگون، اندازۀ بیش از 6 میلی متر) روی پوستم مشاهده کردم، به متخصص پوست مراجعه می کنم: برای پیشگیری از سرطان پوست یا ملانوم.

من سیگاری هستم

مراجعۀ سالیانه به پزشک معالج (تصویربرداری از ریه ها و در صورت نیاز انجام آزمایش گوش و حلق و بینی)

در صورت تغییر صدا، مراجعه فوری به متخصص گوش و حلق و بینی.

تست اسمیر ادرار، هر دو سال یک بار (جستجوی سرطان مثانه)

من سابقۀ خانوادگی سرطان دارم

از سینه و تخمدان: آزمایش کلینیکی، هر شش ماه یک بار + ماموگرافی و اسکن از سینه ها و شکم، هر سال.

از رودۀ بزرگ: کولوسکوپی + مراجعه به پزشک در صورت غیر عادی بودن مدفوع یا مشاهدۀ خون در مدفوع.

دیگر آزمایش ها

مراجعه به چشم پزشک، هر دو سال یک بار: برای مقابله با دوبینی و پیشگیری از آب سیاه

مراجعه به دندانپزشک، دو بار در سال.

اقدامات دیگر، بنابر خطراتی که مرا تهدید می کنند

من کمتر از قبل می شنوم، اغلب از دیگران می خواهم که آنچه گفته اند، تکرار کنند: مراجعه به متخصص گوش و حلق و بینی و انجام تست شنوایی بدون معطلی.

خطر پوکی استخوان (مصرف طولانی مدت کورتون، سابقۀ خانوادگی شکستگی، سابقۀ شکستگی بر اثر پوکی استخوان در مادرم، بی تحرکی، لاغری، استعمال دخانیات): آزمایش پوکی استخوان.

مشکلات یائسگی (گرگرفتن، تحریک پذیری، بی خوابی، کاهش تمایل جنسی...): مراجعه به پزشک معالج یا متخصص زنان.

چکه ادرار هنگام راه رفتن، سرفه و فعالیت: مراجعه به متخصص زنان.

اصول بهداشتی

رابطۀ جنسی: پیشگیری از بارداری تا زمان تشخیص یائسگی.

داشتن فعالیت جسمی منظم و مناسب: حداقل 30 دقیقه در روز.

واکسیناسیون: سه گانه (دیفتری، کزاز، فلج اطفال) هر 10 سال یک بار+ بنابر خطرات احتمالی (هپاتیت B هر 5 سال یک بار، آنفولانزا هر سال).

واکسیناسیون در موارد سفر: هپاتیت A، B، دیفتری، حصبه، تب زرد، ورم مغز، مننژیت (A و C)، هاری.

حرفهای دل شکسته م

 

شاید یه کسی شب ها برای اینکه خواب تورو ببینه به خدا التماس می کنه شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ می زنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه مطمئن باش یه کسی شب ها به خاطر تو توی دریای اشک می خوابه و تو اون رو میشناسی.

دیگه نه من و نه تو بیشتر از این نمیتونیم خودمون رو گول بزنیم که میتونیم جدا از هم زندگی کنیم،

دوست داشتم در اولین قطرات اشکم درک می کردی آنچه در وجودم بود. دوست داشتم در تمام ناباوریها و تمام باید ونبایدها باور می کردی دردی را که سالهاست در گوشه این دل پنهان است و با تمام خاموشیم بفهمی که در دلم غوغایی برپاست. با همه کودکیم نگاهم را ذره ای از وجودت بدانی. دوست داشتم لحظه ای با مکث خود تمام هستی را به هم پیوند می دادی و هستی را آنچنان به من می بخشیدی که دیگر اثری از آن نباشد. دوست داشتم فریاد خفه این گل بخاک افتاده را بدست تن ناامید به باد نمی سپردی که ناگهان نه بادی می ماند نه من، دوست داشتم گلی بودم در اوج نابودی که فقط به نبودن می اندیشد و ناگهان دستی می آمد و مرا به دوباره بودن و ماندن در این زمین خوش خیال(زمینی که عادت کرده به رهگذرانش)دعوت می کرد.ولی من هر چه با تو خندیدیم،هر چه گریه کردم،هر چه احساس کردم یک شبه به فراموشی سپرده شد.نمی دانم کدام آرزو تو را صدا کرد؟!نمی دانم کدام خواهش معنای خواهش من شد؟! می دانم کدام شک و تردید واژه های درد آلود مرا از یادت برد، می دانم چرا این قصری را که تمام نفسهایمان در آن محبوس بود یک شبه خراب کردی؟

زنده کردن مرده

 

 

اصبغ بن نباته نقل می کند که: روزی درکنارعلی(ع) ازگورستانی عبورکردیم.

حضرت به قبرها نگاه می کرد و به من فرمود: می خواهی آیتی به تو نشان بدهم؟

عرض کردم: بلی.

حضرت به قبری اشاره کرد و فرمود: ای پیرمرد! برخیز.

قبرشکافته شد و پیرمردی برخاست و گفت: (السلام علیک یا امیرالمومنین وخلیفة رسول رب العالمین).

حضرت فرمود: تو کیستی؟

گفت:من عمروبن دینارالهمدانی هستم، من درواقعه ی انباربه دست معاویه کشته شدم.

حضرت فرمود: برو نزد خانواده ات و بگو که علی بن ابی طالب مرا زنده کرد ونزد شما فرستاد.

اثبات عشق

 

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم... ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود... اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم.

می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی خواستیم بدونیم. با خودمون می گفتیم، عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه. بچه می خوایم چی کار؟ اما در واقع خودمونو گول می زدیم. هم من هم اون، چون هر دومون عاشق بچه بودیم.

تا اینکه یه روز؛ علی نشست رو به رومو گفت: اگه مشکل از من باشه، تو چی کار می کنی؟

فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم. خیلی سریع بهش گفتم : من حاضرم به خاطر تو روی همه چی خط سیاه بکشم.

علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد.

گفتم: تو چی؟ گفت: من؟

گفتم: آره... اگه مشکل از من باشه... تو چی کار می کنی؟

برگشت و زل زد به چشامو گفت: تو به عشق من شک داری؟ فرصت جواب ندادو گفت: من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم.

با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره.

گفتم: پس فردا می ریم آزمایشگاه.

گفت: موافقم، فردا می ریم.

و رفتیم ... نمی دونم چرا اما دلم مثل سیر و سرکه می جوشید. اگه واقعا عیب از من بود چی؟!

سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم...

طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه. هم من هم اون. هر دو آزمایش دادیم تا اینکه بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره...

یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید... اضطرابو می شد خیلیآسون تو چهره هردومون دید.

با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس.

بالاخره اون روز رسید. علی مثل همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب آزمایشو می گرفتم... دستام مثل بید می لرزید. داخل آزمایشگاه شدم...

علی که اومد خسته بود. اما کنجکاو ... ازم پرسید جوابو گرفتی؟

که منم زدم زیر گریه. فهمید که مشکل از منه. اما نمی دونم که تغییر چهره اش از ناراحتی بود یا از خوشحالی ...

روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد.

تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود، بهش گفتم: علی، تو چته؟ چرا این جوری می کنی؟

اونم عقده شو خالی کرد و گفت: من بچه دوس دارم. مگه گناهم چیه؟! من نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم.

دهنم خشک شده بود و چشام پراشک. گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری...

گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی. پس چی شد؟

گفت: آره گفتم. اما اشتباه کردم. الان می بینم نمی تونم. نمی کشم...

نخواستم بحثو ادامه بدم... دنبال یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم و اتاقو انتخاب کردم...

من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم تا اینکه علی احضاریه آورد برام و گفت می خوام طلاقت بدم یا زن بگیرم!

نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم، بنابراین از فردا تو واسه خودت؛ منم واسه خودم ...

دلم شکست. نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم، حالا به همه چی پا زده.

دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم. برگه جواب آزمایش هنوز توی جیب مانتوام بود. درش آوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم.

احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون...

توی نامه نوشته بودم:

علی جان، سلام

امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی. چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می شم.

می دونی که می تونم. دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی شه جدا شم. وقتی جواب آزمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم...

اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه...

توی دادگاه منتظرتم...

عشق یعنی...

 

عشق یعنی دل سپردن در الست

از می وصل الهی  مستِ مست

 

 

عشق  یعنی  ذکر ناموس  خدا

یا علی گفتن به زیر دست و پا

 

عشق  یعنی  جلوه  صبر  خدا

شرم ایوب نبی  از مرتضی

 

عشق بر دلداده  فرمان  می‌دهد

عاشق جان داده را جان می‌دهد

 

عشق باعث شد که دل سامان گرفت

پشت درب خانه زهرا جان گرفت

 

عشق  یعنی انقلاب فاطمه

از کبودی  چشم تار فاطمه

 

عشق یعنی عشق ناب فاطمه

بیت الاحزان خراب فاطمه

 

مرثیه حضرت علی(ع) در فقدان صدیقه ی طاهره(س)

 

مرثیه حضرت علی(ع) در فقدان صدیقه ی طاهره(س):

ای کاش جان من هم همراه با آه از بدنم خارج شود ای فاطمه، بعد از تو هرگز در زندگی خیرو برکتی نیست و من می گریم زیرا بیم دارم که بعد از تو زندگیم طولانی شود.

و نیز می فرماید:

اینکه بعد از رحلت رسول خدا زهرا را از دست دادم و خود دلیل بر اینست هرگز دوستیها جاودانه نخواهد بود ماند و از هم خواهد گسیخت.

و باز می فرماید:

زندگی چگونه می تواند بر من خوشایند باشد بعد از رفتن آنها( رسول اکرم و حضرت فاطمه) سوگند به جان تو این که می گویم اصلا امکان پذیر نیست که انسان مایل است دوستش همیشه نزدش باشد ولی باید بداند چنین چیزی غیر ممکن است.

منبع: کتاب المراقبات

یک ماه گذشت!

 

 

یک ماه گذشت که رفتی!!!

حرف برای گفتن و نوشتن زیاد دارم اما... 

هر مدادی  وقتی خیس میشود...

نمی نویسد !

خدایا کمکم کن

 

خدایا همه این کارارو تو کردی به هر کی دل بستم تو دلموشکوندی, 


هر جا لونه ساختم تو خرابش کردی,  

هر جا با دیدن کسیدلم آرامش میگرفت تو اضطرابو تو دلم انداختی. 
 
نمیدونم شایداین کارو

کردی تا به غیر از خودت به کسی دل نبندمو به کسی امید نداشته

باشم. پس حالا که همه امیدم به تو, کمکم کن کمکم کن.

نرفتن علی(ع) به درب خانه برای دفاع از حضرت زهرا

 

چرا مولا امیرالمومنین (علیه السلام) از حضرت زهرا (سلام الله علیها)نتوانستند در آن حادثه دلخراش دفاع کنند و آن فاجعه اتفاق افتاد؟ امکان داشت خود مولا درب را باز کنند ویا...؟

پاسخ :همانطوری که در کتب روایی وتاریخی نقل شده است دشمنان به خاطر کشتن امیر مومنان آمده بودند و اگر ایشان پشت در می آمدند به شهادت رسیده و نور ولایت خاموش می شد .

بیرون آمدن فاطمه زهرا به جای امیر مومنان بخاطر حفظ مقام ولایت بوده است .

عبد الفتاح عبد المقصود در کتابش "السقیفة والخلافة" می گوید:ثم تطالعنا صحائف ما أورده المؤرخون بالکثیر من أشباه هذه الأخبار المضطربة التی لانعدم أن نجد من بینها من عنف عمر ما یصل به إلى : الشروع فی قتل علی ، أو إحراق بیته على من فیه . . . .(السقیفة والخلافة : 14 .)نگاهی به نوشته هایی که مورخین به مقدار زیاد شبیه به این روایت آورده اند - که از آن به توسل به زور عمر پی می بریم- ما را به این می رساند که او می خواست یا علی را بکشد یا خانه را با هر که در آن است به آتش بکشد .

یا شهرستانی در الملل والنحل می گوید:عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة علیها السلام یوم البیعة حتّى ألقت الجنین من بطنها وکان عمر یصیح : إحرقوا دارها بمن فیها ، وماکان فى الدار غیر علىّ وفاطمة والحسن والحسین وزینب (علیهم السلام) .(الملل والنحل: 1/57. طبعة بیروت، دار المعرفة.)از جاحظ نقل شده است که عمر به شکم فاطمه زهرا -علیها السلام- در روز بیعت ضربتی زد که از آن جنینش سقط شد وعمر فریاد می زد : خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید و در آن جز علی و فاطمه و حسن و حسین نبود .

از این اقرار ها بدست می آید که عمر نقشه کشیده بود که به مجرد آمدن امیر مؤمنان حضرت را بکشد ؛ اما حضرت زهرا به پشت درب خانه آمدند تا مانع این نقشه شوند . عمر که دید نقشه اش با شکست مواجه شده ، خواست خانه را به آتش بکشد تا به بهانه مخالفت با بیعت همه کشته شوند ؛ اما باز شدن درب توسط فاطمه زهرا مانع اجرای این نقشه شوم شد .

البته جدای از این ماجرا در مکانهای دیگر نیز ابو بکر و عمر قصد ترور امیر مومنان علی بن ابی طالب را داشته اند :در کتب شیعه آمده است که :هموا بقتل أمیر المؤمنین وتواصوا وتواعدوا بذلک ، وأن یتولى قتله خالد بن الولید ، فبعثت أسماء بنت عمیس إلى أمیر المؤمنین بجاریة لها فأخذت بعضادتی الباب ونادت " إن الملا یأتمرون بک لیقتلوک فاخرج إنی لک من الناصحین " فخرج ( علیه السلام ) مشتملا بسیفه ، وکان الوعد فی قتله أن یسلم إمامهم ، فیقوم خالد إلیه بسیفه ، فأحسوا بأسه ، فقال الامام قبل أن یسلم لا تفعلن خالد ما أمرت به.(بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 28 - ص 309)

دشمنان کمر به قتل امیر مومنان بستند و بر این قضیه نقشه کشیده و با هم پیمان بستند ( که هنگامی که ابو بکر سلام نماز را داد خالد بن ولید گردن حضرت را با شمشیر بزند ) . پس اسماء بنت عمیس ( همسر ابو بکر ) کنیزی به نزد امیر مؤمنان فرستاد .پس وی دو طرف درب خانه امیر مومنان را گرفته و گفت : سران حکومت نقشه کشیده اند که تو را بکشند پس از شهر خارج شو که من از خیر خواهان تو ام( همان آیه ای که مؤمن آل فرعون به موسی گفت )پس حضرت از خانه بیرون آمده در حالیکه شمشیر به همراه داشتند .پس احساس کردند که حضرت آماده است پس امام جماعت (ابو بکر) قبل از اینکه سلام دهد گفت ای خالد آنچه را که به تو دستور داده بودم انجام نده.سمعانی از علمای بزرگ اهل سنت در این زمینه می نویسد :وروى عنه (یعقوب الرواجنی شیخ البخاری) حدیث أبی بکر رضی اللّه عنه : أنّه قال : «لا یفعل خالد ما أمر به». سألت الشریف عمر ابن إبراهیم الحسینی بالکوفة عن معنى هذا الأثر فقال : کان أمر خالد بن الولید أن یقتل علیّاً ، ثم ندم بعد ذلک ، فنهى عن ذلک.(الأنساب :3/95، ط. دار الجنان ـ بیروت و6/170، نشر محمد أمین دمج - بیروت - 1400 هـ .)روایت کرده است از وی یعقوب رواجنی ماجرای ابو بکر را که گفت خالد آنچه را که به وی دستور دادم انجام ندهد.می گوید از سید عمر بن ابراهیم الحسینی در کوفه از معنی این جمله سوال کردم .پس گفت ابوبکر دستور داده بود به خالد بن ولید که علی را بکشد پس از اینکار پشیمان شده و از آن نهی کرد .

و جالب این است که سمعانی بعد از نقل حدیث سکوت می کند . و این نشان می دهد که صحت روایت در نزد او تمام بوده است و گر نه باید روایت را نقد و رد می کرد .

منبع سایت کربلایی مهدی رعنایی

10 واقعیت جالب درباره خواب دیدن

 

 


 خواب‌ها مى‌توانند جالب، هیجان‌انگیز، وحشتناک و یا صرفاً عجیب و غریب و غیرعادى باشند.

در وبلاگی آمده است: 10 واقعیت درباره خواب توسط پژوهشگران کشف شده است که شامل موارد زیر است:

 

1- همه خواب مى‌بینند

 

مردها خواب مى‌بینند. زن‌ها خواب مى‌بینند. حتى بچه‌ها خواب مى‌بینند. همه ما خواب مى‌بینیم، حتى کسانى که ادعا مى‌کنند که خواب نمى‌بینند هم خواب مى‌بینند. در واقع، پژوهشگران دریافته‌اند که افراد معمولاً هر شب چند بار خواب مى‌بینند که هر کدام بین 5 تا 20 دقیقه طول مى‌کشد. بنابراین، در یک طول عمر معمولى، افراد به طور میانگین شش سال را صرف خواب دیدن مى‌کنند!

 

2- اغلب خواب‌ها فراموش مى‌شوند

 

براساس برآوردهاى صورت گرفته توسط آلن هابسون، پژوهشگر خواب، در حدود 95 درصد خواب‌ها کوته زمانى پس از بیدار شدن، فراموش مى‌شوند. چرا به یاد آوردن خواب‌ها دشوار است؟ براساس یک نظریه، تغییراتى که در مغز در خلال خوابیدن اتفاق مى‌افتد از پردازش و ذخیره‌سازى اطلاعات که براى شکل دادن حافظه مورد نیاز است، پشتیبانى نمى‌کند. اسکن مغزى از افراد به هنگام خواب نشان داده است که قطعه پیشانى، ناحیه‌اى که نقشى کلیدى در شکل دادن حافظه بازى مى‌کند، در خلال خواب REM (حرکات سریع چشم)، یعنى مرحله‌اى که خواب دیدن اتفاق مى‌افتد، غیرفعال است.

 

3- همه خواب‌ها رنگى نیستند

 

با وجودى که در حدود 80 درصد خواب‌ها رنگى هستند امّا درصد کمى از افراد ادعا مى‌کنند که فقط خواب‌هاى سیاه و سفید مى‌بینند. در یک مطالعه، افرادى که در حال خواب دیدن بودند را از خواب بیدار مى‌کردند و از آ‌نها مى‌خواستند که از یک طیف رنگ، رنگى که مطابق با خوابشان بوده را انتخاب کنند. بیشترین رنگى که انتخاب شد، رنگ‌هاى روشن و ملایم بودند.

 

4- خواب زن‌ها و مردها متفاوت است

 

پژوهشگران به تفاوت‌هایى بین محتواى خواب‌هاى زن‌ها و مردها پى برده‌اند. در یک مطالعه، چنین نتیجه‌گیرى شده است که مردها بیشتر از زن‌ها خواب‌هایى درباره پرخاشگرى مى‌بینند. براساس گفته‌هاى ویلیام دامهوف، پژوهشگر خواب، زن‌ها خواب‌هاى طولانى‌تر و با شخصیت‌ها و اشخاص بیشتر مى‌بینند. در ارتباط با شخصیت‌هایى که نوعاً در خواب‌ها ظاهر مى‌شوند، در خواب مردها تعداد شخصیت‌هاى مرد دو برابر تعداد زن‌هاست در حالى که زن‌ها درباره هر دو جنسیت تقریباً به طور برابر خواب مى‌بینند.

 

5- حیوانات هم احتمالاً خواب مى‌بینند

 

آیا تاکنون سگ یا گربه‌اى را دیده‌اید که پا یا دمش را در هنگام خواب تکان مى‌داده است؟ هر چند با اطمینان نمى‌توان در این مورد صحبت کرد اما پژوهشگران معتقدند که حیوانات نیز احتمالاً خواب مى‌بینند. حیوانات نیز مانند انسان‌ها، مراحل خواب شامل چرخه‌هاى REM و NREM را طى مى‌کنند. در یک مطالعه، به گوریلى چند نماد به عنوان ابزار ارتباطى آموخته شد. در یک مقطع، گوریل علامت «شکل خواب» را انتخاب کرد و این احتمالاً نشانگر این بود که تجربه خواب دیدن داشته است.

 

6- شما مى‌توانید خواب‌هایتان را کنترل کنید

 

خواب روشن خوابى است که شما با وجودى که هنوز در حال خواب هستید اما از این که دارید خواب مى‌بینید آگاهى دارید. در خلال این نوع خواب، شما مى‌توانید غالباً محتواى خوابتان را کنترل یا هدایت کنید. تقریباً نیمى از مردم مى‌توانند به یاد آورند که حداقل یکبار چنین خوابى را تجربه کرده‌اند و برخى افراد به دفعات چنین تجربه‌اى را داشته‌اند.

 

7- هیجانات منفى در خواب‌ها متداول‌ترند

 

در طول یک دوره چهل ساله، کالیون هال، پژوهشگر، بیش از 50 هزار خواب را از دانشجویان دانشکده ثبت کرد. این گزارش‌ها در خلال دهه 1990 توسط یکى از دانشجویان هال به نام ویلیام دامهوف در دسترس عموم قرار گرفت. گزارش خواب‌ها نشان داد که بسیارى از هیجانات از جمله شادى، لذت و ترس در خواب‌ها وجود داشته است. متداول‌ترین هیجانى که در خواب‌ها وجود داشته اضطراب بوده و به طور کلّى هیجانات منفى بسیار بیشتر از هیجانات مثبت بوده است.

 

8- نابینایان نیز خواب مى‌بینند

 

با وجودى که کسانى که قبل از پنج سالگى بینائیشان را از دست داده‌اند، در دوران بزرگسالى خواب‌هاى تصویرى نمى‌بینند امّا هنوز خواب مى‌بینند. علیرغم فقدان تصاویر، خواب افراد نابینا به همان پیچیدگى و روشنى افراد بیناست. خواب افراد نابینا به جاى حس تصویرى، معمولاً شامل اطلاعاتى از دیگر حواس نظیر صوت، لمس، مزه، شنوایى و بویایى است.

 

9- در هنگام خواب دیدن، عضلاتتان فلج هستند

 

مشخصه خواب REM، مرحله‌اى که خواب دیدن در خلال آن اتفاق می‌افتد، فلج عضلانى است. چرا؟ این پدیده، فقدان کشیدگى طبیعى عضلانى در خواب نام دارد و شما را از حرکت و نقش بازى کردن در خواب‌هایتان به هنگام خوابیدن باز مى‌دارد. اساساً به دلیل آن که نورون‌هاى حرکتى تحریک نمى‌شوند، بدن شما حرکت نمى‌کند.

 

در برخى موارد، این فلج عضلانى حتى تا 10 دقیقه پس از بیدار شدن نیز ادامه مى‌یابد. وضعیتى که به آن فلج خواب مى‌گویند. آیا تا کنون برایتان پیش آمده که وسط یک خواب وحشتناک از خواب پریده باشید و ببینید که قادر به حرکت نیستید؟ با وجودى که این تجربه ترسناکى است امّا به عقیده متخصصان کاملاً عادى است و تنها چند دقیقه طول مى‌کشد تا کنترل عادى عضلانى باز گردد.

 

10- بسیارى از خواب‌ها عمومیت دارند

 

با وجودى که خواب‌ها غالباً به شدّت تحت تأثیر تجربیات فردى ما هستند امّا پژوهشگران دریافته‌اند که برخى موضوعات در بین فرهنگ‌هاى مختلف، بسیار مشترکند. براى مثال، آدم‌ها در سراسر دنیا غالباً خواب‌هایى درباره تحت تعقیب بودن، مورد حمله قرار گرفتن و یا پرت‌شدن مى‌بینند. خواب‌هاى مشترک دیگر شامل رویدادهاى مدرسه، احساس یخ‌زدگى و بى‌حرکتى، دیر رسیدن، پرواز و عریان بودن در بین جمع است.

    چشم دنیا بسته است بر این فاجعه(عکس)

     

    رژیم صهیونیستی در حالی در بمباران علیه فلسطینی ها از فسفر سفید استفاده می کنند که سازمان ملل و دبیرکل آن، این مسائل را می بینند و چشم هایشان را می بندند. به گزارش دانشجو، عکس زیر نشان دهنده تآثیر فسفر سفید است که صهیونسیت ها در بمباران علیه فلسطینی ها استفاده می کنند و سازمان ملل و دبیرکل آن، این مسائل را می بینند و چشم هایشان را می بندند. 

    گزارشی عجیب از روستایی که ناپدید شد

     

     

     به طور معمول در گمانه زنی های باستان شناسی و باستان شناختی هنگامی که کاووشگران به روستا یا شهری مدفون شده در تاریخ می رسند، با جمع آوری اشیاء و اجساد نوع مدفون شدن نقطه باستانی را بازسازی می کنند.

    به گزارش ایرنا، اما در عصر معاصر و در دوران مدرن، روستای لبد در شهرستان کوهرنگ به یکباره ناپدید شد و زیر هزاران هزار خروار خاک در یک چشم به هم زدن برای همیشه تاریخ مدفون شد.

    رانش زمین در نوروز بیش از چهارده سال پیش در کوهرنگ چهارمحال وبختیاری یک روستا را برای همیشه بلعید و نشان داد انسان خاکی در برابر طبیعت همچنان ضعیف است.

    انگار همین دیروز بود که در شهرستان کوهرنگ طبیعت خروشید و52 نفر از مردم روستای آبکار لبد را در یک شب بهاری در خاک فرو برد و زنان و مردان این روستا را در یک چشم برهم زدن در خواب ابدی فرو برد و اجساد آنان را در زیر هزاران هزار خروار خاک ناپدید کرد.

    گل های بهار در کوهرنگ تازه جوانه زده بودند و بلبلان بر شاخه ساران ترانه می خوانند و مینی بوس از شهرکرد عازم کوهرنگ بود و حبیب در فکر این بود که وقتی به خانه رسید چگونه نوروز را به پدر و مادرش تبریک بگوید.

    حبیب چند روزی مرخصی گرفته بود و برای خواهران کوچک خویش از شهر سوغات خریده بود تا به عنوان عیدانه ای به آنها داده باشد و در این اندیشه بود که در ایام چند روز مرخصی خود و تعطیلات نوروزی کمک حال پدر پیر خود باشد و گوسفندها را برای چرا به دامنه لبد ببرد.

    خودرو کم کم به روستای محل سکونت خانواده حبیب نزدیک می شد و خستگی جاده های پیچ در پیچ و گردنه های دور را حبیب به شوق دیدار به فراموشی می سپرد که صدای راننده حبیب را به خود آورد.

    حبیب نزدیکی های روستا پیاده شد و ساک بزرگ سفر را روی شانه انداخت تا بقیه راه را تا مقصد نهایی که منزل پدری اش بود با پای پیاده طی کند، هرچه که می دانست لباس هایش گلی خواهد شد.

    باد صبحگاهان بهاری گونه های حبیب را نوازش می داد و حبیب سرشار از حس دیدار پدر و مادر خانواده در خود گم شده بود، که صدای شیون های بلند در دل دره ها طنین انداز شد و حبیب مات و مبهوت خشکش زد و از هوش رفت.

    روستای آبکار لبد در فروردین ماه سال 1377 دریک شب بارانی بهار زیرآوار کوه برای همیشه مدفون شد و هرگز کسی از ساکنان مانده در خانه های آن روستا خبر دار نشد.

    در آن حادثه تاریخی 52نفر از اهالی روستای لبد شهرستان کوهرنگ در زیر هزاران هزار تن خاک مدفون شدند و تنها از کل اهالی این روستا 13نفر که در آن شب در روستا نبودند زنده ماندند و حادثه ریزش و رانش کوه و مدفون شدن روستا ی لبد نیز از طریق روستاهای اطراف اعلام شد.

    در سال 71 برای اهالی روستای لبد یک سایت و شهرک برای اسکان در نظرگرفته شده بود که آنان اسکان در این شهرک نپذیرفتند.

    زمین لغزش یا رانش زمین، اژدهایی خفته و خاموش در دل خاک است که به یک چشم به هم زدن درست مثل زلزله بیدار می شود و هم چیز را ویران می کند و حتی رد پایی از خود به جایی نخواهد گذاشت.

    پدیده زمین لغزش براثر دخالت های مستقیم انسان و تاثیرگذاری بر فعل و انفعالات زمین رخ می دهد و اثرات بسیار جبران ناپذیری را نیز برجای خواهد داشت.

    زمین لغزش به حرکت توده ای مواد تشکیل دهنده زمین از یک شیب به سمت پایین اطلاق می شود که به ناپایداری شیب نیز معروف است و عمده زمین لغزشها نیز درحاشیه راهها و مناطق شیب دار رخ می دهد.

    میزان خسارات ناشی از وقوع زمین لغزش در ایران بیش از 127 هزار میلیارد ریال است و این میزان خسارات با ثبت چهار هزار و 900 مورد انواع زمین لغزش در مناطق مختلف کشور رخ داده و وقوع زمین لغزش در کشور سالانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم 500 میلیارد ریال خسارت وارد می کند.

    در لبد شهرستان کوهرنگ همه سال در نوروز دو تا سه نفر از بازماندگان آن حادثه شوم، به نزدیکی روستا می آیند و در آستانه کوه یاد فراموش شدگان لبد را برای همیشه گرامی می دارند.

    چاکرای پنجم

     

    محل: بین حفره گردن و حنجره
    غدد مربوطه: غده تیروئید، غده پارا تیروئید
    هورمونهای مربوطه: تیرولسین، تری یدوتایرونین، پاراتورمون
    بخشهای مربوطه:ریه ها، نایژه ها، مری، تارهای صوتی، گلو، پشت گردن، فک، گونه ها، کتفها، شانه ها
    حس: شنوایی
    رنگ: آبی روشن و همچنین نقره ای و آبی مایل به سبز
    عنصر وابسته: اتر(آکاشا)
    زمینه: برقراری ارتباط، خلاقیت، ابراز وجود، باز بودن، انبساط، استقلال، منبع الهام، دستیابی به سطوح لطیف وجود
    جهت چرخش چاکرا: در زنان در خلاف عقربه های ساعت و در مردان در جهت حرکت عقربه های ساعت
    امکان پاکسازی و فعال ساختن چاکرای پنجم: نگاه کردن و لذت بردن از آسمان آبی، انعکاس آسمان در آب، امواج آرام
    نوع یوگا: مانترا یوگا
    سیاره های وابسته: مریخ، کیوان، ونوس، اورانوس

    توضیحات :

    لغت ویشودها به معنی پالایش است و بنابراین این چاکرا مرکز تصفیه سازی نام دارد. سمبل این مرکز یک نیلوفر آبی است با 16 گلبرگ که در مرکز آن مثلثی وارونه با دایرهء سفید رنگی محاط بر آن قرار دارد. طرح حیوانی این مرکز را فیل و مانترا یا صوت چاکرای گلو را "هام" تشکیل میدهد. چاکرای گلو مرکز نیرو هم گفته میشود زیرا آفریننده ترین مرکز بدن انسان است، چون در اینجا بزرگترین مرکز خود ابرازی انسان به شکل سخن پدیدار میگردد. اکثر اوقات انسان تحت تاثیر نیروی سازنده یا تخریبی سخن قرار گرفته یا میگیرد. پس این چاکرا همانند پلی است بین افکار و احساسات، انگیزه و واکنشهای انسان، و پیوند مهمی را بین چاکراهای پایین تر و چاکرای هفتم (تاج) به وجود می آورد و محتوای همه چاکراها را به بیرون منتقل میکند. چاکرای گلو با عنصر اتر و حس شنوایی در ارتباط بوده و اتر نیز وسیلهء صداست و محلیست که انسان صدای درونش را از کرانه های ماوراء حسی به گوش درون میشنود و با روح خود ارتباط برقرار میکند و الهام او را دریافت مینماید و همچنین اعتماد به نفس راسخی در هدایت متعالی خود پیدا میکند و به همین علت است که این چاکرا مرکز خلاقیت و آفرینندگی به ویژه در کلام است. برای آواز خواندن از این مرکز انرژی استفاده میشود. موسیقی تولید شده توسط صدا از نظر درمانی بسیار موثر است. بطور کل ارتباط برقرار کردن در زندگی شخصی عمدتا از راه صحبت کردن و همین طور با حرکت و حالت و نیز فرمهای خلاق بیان مثل موزیک، هنرهای تجسمی و نمایشی و رقص و... توسط این مرکز انرژی اتفاق می افتد. پس چنین است که کتابها، موسیقی، نقاشی و امثال آنها بوسیله همین چاکرا شکل میگیرند و از روشهای پرورش چاکرای گلو، آواز خواندن هارمونیک، هنر درمانی و هرنوع خلاقیت هنری، سفالگری، رقص آزاد و رقص شکم و... میباشند. در چاکرای گلو خلاقیت چاکرای دوم (هارا، خاجی) به انرژیهای چاکراهای دیگر وصل میشود و اتر به این انرژیها شکل میدهد که از طریق آنها با جهان بیرون ارتباط برقرار شود.از راه چاکرای گلو همه آنچه در درون داریم ابراز میکنیم مثل خندیدن، گریه کردن، احساسات عاشقانه و شادی، دلواپسیها و پرخاشگریها، آرزوها و تصمیمها و همینطور ایده ها و دانش و دریافتهای درونمان را و هرگونه فرو خوردن بیان بروی این چاکرا اثر خواهد گذاشت. فردی که تجربیات دردناکی را بطور جدی در گذشته تجربه کرده یا در حال حاضر تجربه میکند، اگر این ناراحتی ها را با کسی تقسیم نکند مشکلات زیادی را در این چاکرا تجربه خواهد کرد. ویشودها چاکرا به قبول مسئولیت نیازهای شخصی مربوط میشود و هنگامی که فرد از سرزنش دیگران به خاطر کمبودهای خود دست بردارد و برای بدست آوردن آنچه بدان نیاز و آرزو دارد اقدام نماید، به بلوغ دست یافته و این چاکرا به درستی عمل میکند. هرچقدر که ویشودها چاکرا درست تر کار کند آگاهی ما نسبت به بدن ذهنی مان بیشتر میشود و هرچقدر که قدرت تشخیص مان نسبت به عملکرد بدن ذهنی بیشتر شود، آگاهی مان نسبت به بدنهای فیزیکی، اتری، احساسی (اختری) بیشتر میشود در نتیجه دیگر افکارمان از راه احساسات و حواس فیزیکی ابراز نمیشود بلکه شناخت واقع بینانه را ممکن میسازد. زمانی که گردش این چاکرا صحیح نباشد فرد عالم را به دیدهء منفی و خصمانه مینگرد در نتیجه محتاط شده، انتظاراتی منفی خواهد داشت. به احتمال زیاد چنین فردی بجای عشق و انرژی هستی بخش، در انتظار دریافت خصومت، درنده خویی و پستی است. پس به خاطر این انتظارات منفی حوزه نیروی منفی را در اطراف خود بوجود می آورد و بنابراین دریافتهای منفی خواهد داشت. در نتیجه تبلیغات منفی را به خود جذب میکند. هنگامی که فرد چاکرای گلوی خود را میگشاید به تدریج قادر به جذب انرژی بیشتری خواهد شد اما به احتمال زیاد در مدت کوتاهی پس از گشودن آن بر اساس باورهای منفی خود او دریافتهایی منفی خواهد داشت. و اگر او بتواند این تجربه را پشت سر بگذارد و با ذات درون خود ارتباط برقرار کند و مجددا اعتماد درونی را در خود مستقر نماید میتواند دوباره این چاکرا را بگشاید. و این روند باز و بسته بودن چاکرا تا زمانی که تمام سوء تعبیرات قبلی جای خود را به اعتماد به عالمی بی خطر و انرژی بخش نسپارد ادامه خواهد یافت. در ضمن نحوه نگرش انسان به خویش در جامعه، محیط شغلی و در میان همنوعان بروی این چاکرا تاثیر میگذارد. اگر انسان دارای شغلی خوب و راضی کننده بوده و در راه آن سعی و کوشش مورد نیاز را بنماید و آن را به عنوان وظیفه خود در زندگی بپسندد، این چاکرا باز است و چنین کسی از لحاظ شغلی موفق خواهد بود و از کیهان انرژی دریافت میکند و اگر چنین نباشد برای جبران کمبود مناعت طبع و برای اجتناب از یاس درونی از سپر دفاعی غرور استفاده میکند و با اظهاراتی از قبیل "زندگی فرصت شکوفایی استعدادهایش را در اختیارش قرار نداد " ، "نقش انسانی قربانی را ایفا خواهد نمود "، در این چاکرا ترس از شکست هم ظهور میکند. این احساسی است که مانع استفاده از فرصتها برای اقدام در امور و آفرینش آنچه که با تمام وجود فرد بدان تمایل دارد، میگردد. این ترس شامل دوستی کردن با دیگران و بطور کلی زندگی اجتماعی نیز میشود. چنین فردی از برقراری ارتباط با دیگران اجتناب میکند چون ازینکه مبادا موجب بی مهری قرار گیرد میترسد، از سویی از ابراز وجود خود داری میکند و از سویی دیگر در هم چشمی با دیگران دچار غرور شده میگوید: من از تو بهترم، تو لیاقت همنشینی با من را نداری، و این احساس سرخوردگی از درون فرد ریشه میگیرد و به اطرافیان انعکاس می یابد. راه کنار نهادن این عواطف و گشودن این چاکرا رفتن به دنبال حرفه مورد علاقه، برقراری تماس با افراد مطلوب و آشکار نمودن عواطف در رابطه با اینگونه افراد است .

    انسداد انرژی در چاکرای پنجم:

    اگر انسداد انرژی درون این چاکرا باشد میتواند مانع ارتباط بین ذهن و بدن تان گردد و یا در ابراز احساسات دچار مشکل میشوید در این صورت احساسات برطرف نشده را با اعمال بدون ملاحظه و فکر ابراز میکنید. یا اینکه برخورد غیر منطقی میکنید و افکار و احساسات را رد کرده و آنها را به حق نمیدانید. به احساساتی اجازه ابراز میدهید که از فیلتر داوری خودتان گذشته و با قضاوت دیگران هم تناقضی نداشته باشد. یک احساس گناه ناخود آگاه و ترسهای ذاتی شما مانع از دیدن و نشان دادن "خود" حقیقی تان و بیان آزادانه عمیق ترین افکار، احساسات و نیازها میشود و در عوض با تعدادی کلمه و حرکات سر و دست آنها را میپوشانید و وجود حقیقی خود را کتمان میکنید. کلامتان هم یا خشن و بی ادبانه است یا سرد و جدی. ممکن است با لکنت زبان صحبت کنید، صدایتان نسبتا بلند و کلامتان فاقد معنای عمیق است. به خود اجازه نمیدهید که نقطه ضعف هایتان را نشان دهید بلکه سعی میکنید به هر قیمتی شده دائما قوی به نظر بیایید. در نتیجه ممکن است خود را خیلی تحت فشار قرار دهید. ممکن است بار زندگی بروی دوشتان سنگینی کند. زمانی که سرکوب شوید و ناکام بمانید نیز انسداد انرژی بوجود می آید. انسداد انرژی در چاکرای گلو در کسانی که از قدرت بیانشان برای گول زدن دیگران سوء استفاده میکنند نیز دیده میشود یا برای جلب توجه دیگران بلا انقطاع حرف میزند. با کم کاری چاکرای گلو شما خجالتی، ساکت و درون گرایید و وقتی صحبت میکنید فقط در مورد چیزهای کم اهمیت زندگی بیرونیتان حرف میزنید.
    اگر سعی کنید احساسات و افکار باطنی تان را بیان کنید به سرعت احساس ورم در گلو میکنید و صدایتان حالت تصنعی به خود میگیرد و لکنت زبان پیدا میکنید. در برخورد با دیگران احساس عدم اطمینان و ترس از قضاوت دارید و اغلب واقعا نمیدانید چه میخواهید. پیامهای روحتان را دریافت نمیکنید و به نیروی بصیرت خودتان اعتماد ندارید. اگر چاکرای پنجم تان را بهبود نبخشید مشکل جدی پیش خواهد آمد.

    چاکرای گلوی کاملا باز:

    احساسات، افکار و دانش درونتان را آزادانه و بدون ترس ابراز کنید. میتوانید نقاط ضعف و قوتتان را آشکار سازید. صداقت درونی تان نسبت به خود و یا دیگران از موضع درستی بیان میشود اگر لازم باشد میتوانید کاملا ساکت بمانید و از صمیم قلب به دیگران گوش دهید و درک کنید گفتارتان خلاق و پرشور است در عین حال که کاملا واضح است. مقاصدتان را به بهترین وجه و بیشترین اثر برای تحقق بخشیدن به خواسته تان بیان میکنید. صدای شما پر طنین و خوش آهنگ است و وقتی با مشکل و یا مخالفتی رو به رو میشوید با خودتان صادق باقی خواهید ماند و میتوانید اگر بخواهید "نه" بگویید. آزاد از تعصب و دارای صعه صبر و برای حقایق لطیف باز هستید. از راه آنها هدایت میشوید و صدای درونتان را میشنوید که در زندگی شما را رهبری میکنند. در می یابیم که تمام ظاهر "خلقت" پیام خاص خود شان را دارند. به علت استقلال درونی و ابراز آزادانه آنچه هستید سروری عمیق و احساس موفقیت و استحکام شخصیت در شما بوجود می آید.

    بیماریها:

    بیماریهای گلو، ورم لوزه، سرفه، برونشیت، آسم، عفونتهای بخش تحتانی دستگاه تنفس، ناراحتی های ریه، سینوسها و حنجره، سرماخوردگی عمومی، لارنژیت (التهاب حنجره)، گواتر، خستگی گردن، دندان درد و مشکلات لثه، دندان در آوردن کم کاری یا پر کاری تیروئید، آبله مرغان، تب ها، نیش حشرات، قلنج، خارش، سفیدی مو و...

    تغذیه رنگی:
    توت آبی، انگورها، آلو سیاه و اغلب میوه های آبی و...

    غذایی برای کاهش درد قاعدگی

     

    پژوهش‌های تازه از تاثیر فوق‌العاده کلسیم و ویتامین‌D در پیشگیری از ابتلا به علا‌یمی که پیش از قاعدگی،زنان را گرفتار می‌‌کند و به آن<نشانگان پیش از قاعدگی> می‌گویند، خبر می‌دهند....

    روزهای قاعدگی را با شیر، پنیر و کلم بروکلی بگذرانید

    اخیرا پژوهشگران دانشگاه ماساچوست پس از مطالعه مفصلی بر روی ۳۰۰۰ زن اعلام کرده‌اند که رژیم غذایی سرشار از کلسیم و ویتامین D می‌تواند در کاهش بروز علایم این نشانگان موثر واقع شود.

    محققان اعتقاد دارند افرادی که در رژیم غذایی خود به مقدار کافی از غذاهای حاوی ویتامین D و کلسیم مانند شیر و پنیر و سایر لبنیات و همچنین جوانه‌ها و کلم بروکلی استفاده می‌کنند، دچار کمترین میزان علایم این بیماری می‌شوند. از نظر این محققان، دلیل کاهش علایم نشانگان پیش از قاعدگی توسط مواد مزبور، افزایش سطح هورمون‌های زنانه مثل استروژن و در عین حال کاهش پروژسترون است.

    دکتر الیزابت جانسون، مدیر این تیم تحقیقاتی، درباره نتایجی که از این پژوهش به دست آمده، می‌گوید: <در این تحقیق، مشخص شد کسانی که دریافت روزانه کلسیم و ویتامین D آنها در حد ایده‌آل و یا بالاتر از حد طبیعی است، کمتر از سایرین دچار علایم پیش از قاعدگی می شوند.

    لابد می‌دانید که نشانگان پیش از قاعدگی یا‌پی.ام.اس یکی ازشایع‌ترین بیماری‌های زنانه دنیاست. در ایران البته آمار دقیقی از این بیماری در دست نیست اما آمارهای امریکا حاکی از آن است که ۴۰ تا ۶۰ درصد زنان این کشور (و طبیعتا چیزی نزدیک به همین درصد از خانم‌های سایر کشورهای دنیا) بین سنین ۱۲ تا ۵۰ سالگی از این بیماری رنج می‌برند.

    اگرچه علایم این بیماری با افزایش سن، شدیدتر می‌شود اما برای دختران جوان و نوجوان نیز، این عارضه می‌تواند کاملا آزاردهنده و دردسرساز باشد. این بیماری معمولا در حول و حوش روزهای قاعدگی اتفاق می‌افتد. علایمش کاملا متنوع و متغیر است اما برخی از شایع‌ترین علایم و نشانه‌هایش عبارتند از: دل درد، ناپایداری خلقی، تحریک پذیری، تنش عصبی، سردرد، افزایش اشتها، تپش قلب، ضعف، سرگیجه و غش، افزایش وزن، ورم دست و پا، تورم و حساسیت پستان‌ها، میل شدید به شیرینی‌جات، احساس ورم و نفخ شکم، افسردگی، ضعف حافظه و بیخوابی.

    دکتر الیزابت جانسون، مدیر تیم تحقیقاتی دانشگاه ماساچوست، خاطر نشان می کند که: یافته‌های ما حاکی از آن است که برای کمک به افرادی که به شدت از سندرم پیش از قاعدگی رنج می برند، می‌توان از مکمل‌های دارویی این دو ماده ضروری ( یعنی کلسیم و ویتامین D ) استفاده کرد و رژیم غذایی را در جهت تامین این منابع ضروری تغییر داد.

    جالب است که با آغاز دوره این بیماری و ورم ناشی از آن، احساس چاقی به مبتلایان دست می‌د‌هد و به همین دلیل، به رژیم‌های موقت غذایی روی میآورند. اما با برطرف شدن این دوره، دوباره پرخوری شروع می‌شود و در عوض، برای کم کردن این اشتهای کاذب، می‌روند سراغ داروهای لاغری. این چرخه تغذیه‌ای را در اغلب مبتلایان نشانگان پیش از قاعدگی می‌شود سراغ گرفت.

    و جالب‌ترین نکته در خصوص نشانگان پیش از قاعدگی، این است که رژیم غذایی اغلب مبتلایان به این بیماری شبیه همدیگر است. اکثرشان غذاهای آماده، غذاهای چرب، محصولات لبنی و مواد کافئین دار را زیادتر مصرف می‌کنند و کمتر به سراغ غذاهای طبیعی و سالم می‌روند؛ به همبرگر، سیب‌زمینی سرخ کرده، چیپس، نوشابه‌های کولادار، انواع بیسکوییت و شیرینی‌جات و بخصوص شکلات، ماکارونی و برنج شدیدا علاقه‌مندند و از طرفی برای حفظ تناسب اندامشان هم گهگاه بعضی از وعده‌های غذایی‌شان را کاملا حذف می‌کنند و در عوض، هر از گاهی هم حسابی در خوردن زیاده روی می‌کنند.‌

     

    زخم از زبان تلخ تو خوردن روا نبود
    *

    *

    *
    تقدیر ما به تلخی این ماجرا نبود

     

    لو کنت تعرف کم أحبک...

     

    لو کنتَ تعرفُ کم أحبکَ...
    لم تعاملنی کفرعونٍ...
    ولم تفرضْ شروطکَ مثلَ کلِ الفاتحینْ..
    لو کنتَ تعرفُ کم أحبکَ..
    لم تکرسنی کأرضٍ للفلاحةِ..
    شأنَ کلِّ المالکینْ...
    لو کنتَ تعرفُ کم أحبکَ..
    لم تعاملنی ککرسیٍّ قدیمٍ..
    لو کنتَ تعرفُ کم أحبکَ...
    ما قمعتَ...
    ولا بطشتَ...
    ولا لجأتَ لحدِّ سیفکَ..
    مثلَ کلِ الحاکمینْ...

    اگر می دانستی چقدر دوستت دارم ...!مانند یک فرعون با من برخورد نمی کردی
    و شرط و شروط هایت را مثل تمام فاتحان به من املا نمی کردی
    اگر میدانستی چقدر دوستت دارم. ..!مانند تمام مالکان
    مرا چون زمینی برای کشاورزی وا نمی گذاشتی
    اگر می دانستی چقدر دوستت دارم...!

    اگر می دانستی چقدر دوستت دارم...!
    مانند میزی قدیمی با من برخورد نمی کردی
    اگر می دانستی چقدر دوستت دارم
    قمع نمی کردی
    ..
    و نمی زدی
    ..
    و به شمشیرت پناه نمی آوردی

    مثل تمام حاکمان

    تبریک ولادت حضرت زینب(س)

     

    دوستان عزیز 

      

    ولادت بانوی صبر و استقامت زینت پدر را به همه ی شما 

     

    و دوستدارن و ارادتمندان این بانوی بزگوار تبریک میگم.