اولیای محبوب خدا
باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.
اولیای محبوب خدا
باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.درباره من
این حدیث قدسی رو خیلی دوست دارم:
«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه»
ادامه...
مینویسم!!
نه از مهر و نه از کین مینویسم
نه از کفر و نه از دین مینویسم
دلم خون است میدانی برادر
دلم خون است از این مینویسم
عرض تسلیت و التماس دعا
فلک امشب نسیمی سرد دارد، زمین از غصه رنگ زرد دارد، بیا ای دل بنالیم و بگرییم، هوای بوی دارد... عزیزان شهادت مولایمان را به شما تسلیت میگم و در این شب عمه جوان یکی از دوستانم و مرا که گره به کارم افتاده دعا کنید.صلوات بفرست
همه گویند به تعجیل حضورش صلوات... کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات...صلوات بفرست
همه گویند به تعجیل حضورش صلوات... کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات...یا صاحب الزمان
گیرم که باران هم آمد....همه چیز را هم شست.....هوا هم عالی شد......فایده اش برای من چیست......هوای دل من بی تو پس است.....
آیین گِرگیعان
مردم عرب استان خوزستان در ماه مبارک رمضان، مراسم و آیین های بسیاری دارند که یکی از آنها گرگیعان نامیده میشود. این مراسم به شکرانه ی تولد امام حسن علیه السلام برگزار میشود. در شب نیمه ی دوم رمضان کودکان با پوشیدن لباس های نو و محلی به در خانه ها میروند و این اشعار را می خوانند:
(گرگیعان، گر گیعان الله یعطیکم رضعان)
(گر گیعان ، گر گیعان خدا به شما فرزند دهد)
«ماجینه ما جینه- حل الکیس و انطینا»
«آمدیم و آمدیم- در کیسه را باز کن و به ما عیدی و شیرینی بده»
« یا اهل السطوح- تنطونه لو نروح»
« ای افرادی که بالای پشت بام ایستاده اید- به ما عیدی میدهید یا برویم»
در این مراسم ، اهالی خانه ها به بچه ها شیرینی و عیدی میدهند. این مراسم تا پاسی از شب ادامه دارد.
پیشاپیش ولادت امام حسن مجتبی نور چشم علی و فاطمه و عید گرگیعان را تبریک می گوییم و از شما در این شب نورانی التماس دعا را دارم
بد زبانی و نیش عقرب
یکی از علمای بزرگ را در خواب دیدند از حال او سوال کردن گفت الحمد الله وضعم خوب است باغی دارم، حورالعینی دارم، قصری دارم، رفت وآمدی دارم، ملاکه با من رفت وآمد دارند وخادم من هستند، وضعم خیلی خوب است اما صبح به صبح یک عقرب می آید وبه پایم یک نیش می زند وباید با درد آن تا فردا که دو مرتبه می آید بنالم.
سوال کردند: مگر چه کردی؟ گفت :یک زخم زبان زدم وفراموش کردم توبه کنم،ساده گرفتم، توبه نکردم این عقرب را نکشتم.
مریم بنت عمران و موسی بن عمران آیا این دو خواهر برادرند؟
مریم بنت عمران و موسی بن عمران آیا این دو خواهر برادرند؟
عمران بن مراری بن لیوی بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم به مدت 137 سال زندگی کرد و حاصل ازدواج او با دختری به نام یوگید هارون و موسی بود.
مریم بنت عمران بن ماثانست است که با دختری بنام حنه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج تولد مریم است و بین این دو عمران که از یک نسل هستند 1800 سال فاصله بود.