عاشقان :عاشقان خاموشی می گزینند
عشق ،گرانبهاترین سکوت است
مردّدترین، تحمل ناپذیرترین
عاشقانّ، جویندگانند
کسانی که دل کندن و رفتن می دانند
کسانی که تغییر می دهند، فراموش می کنند
قلبشان گواهی می دهد که برای ناکامی آفریده شده اند
برای نرسیدن، برای در به در شدن
عاشقان ،همچو دیوان گانند
زیرا تنهایند، تنهایِ تنها
منکوبِ لحظه ها، تسلیم لحظه ها
غرقِِِِ ِ آب های چشم، محروم از عشق
مرعوبشان می کند عشق
عاشقان ،بر زیستن ادامه می دهند
روزها
کار دیگری نمی دانن،د نمی توانند
همیشه در راهند
همیشه رهسپار هیچستان
آنها انتظار می کشند
بی آنکه چشم به راه باشند
می دانند برای فرق آفریده شده اند
عشق، تداوم ابدی است
قدم بعدی وقدم های بعدی، ابدی
عاشقان، آرامش ناپذیرند
در تاریکی، آنها چشمان خود را باز نگه می دارند
وترس، تسخیر می کند جانشان را
آنها ادامه می دهند به بازی باشکوهِ و غم انگیز عشق
هرگز خود را کنار نمی کشند
مکروه می دانند باز نشسته کردن خود را
بیزارند عاشقان از همرنگ جماعت شدن
پوست واستخوان
با سوسوی مرگ در ته نگاهشان
تا سحر بیدار می مانند و می گریند
عاشقانِ لب به ترانه می گشایند
ترانه نامفهوم
و آواز سر می دهند
آواز زیبای زندگی را(شاعر: خیمه سابینس)
شعر عاشقان خیمه سابینس به ترجمه ی فریده حسن زاده است از کتاب شعر آمریکای لاتین