آدم میتونه با خیلی از غم هاش بسازه
با غم نداری هاش
با غم غریبیش
با غم دلتنگی هاش
با غم از دست دادن عزیزانش
با غم شکست خوردن و زمین خوردنش
با غم دشمنان و حسودانش
خلاصه خیلی غم ها هستن که ما میتونیم هضمشون کنیم و باهاشون کنار بیایم اما یه غمی هست که نمی تونیم باهاش کنار بیایم
غم اینکه بهت تهمت ناروا بزنن و بخاطر کاری که نکردی بهت اهانت کنن
باهاش نمیشه ساخت و تا عمرداری باید غمش رو بخوری که مگه باهاشون چکار کردی که اینکارو باهات کردند؟
خدایا خودت پناه منی، می بینی که چطوری دلم رو شکست و در عین بی خیالی ترکم کرد!
اما خدایا خودت دلم رو شاد کن
سلام پریا جان
ممنونم اومدی پیشم
تهمت زدن اصلا کار درستی نیست فقط خدا همه رو به راه راست هدایت کنه
بازم بیا پیشم
من لینکت کردم شما هم دوست داشتی لینک کن دوست من
سلام. با تشکر
وبلاگ شما بسیار زیباست. مضامین فکری با وبلاگ بنده بسیار هم جهته. خوشحال میشم همیشه به من سر بزنید.
از کجا معلوم، شاید در اینکارش حکمتی بود
شاید خواسته بود محکت بزنه و و نتیجه دوستی خودش رو باهات بسنجه اما باور کن که به پاکیت ایمان داشت ولی خواست دلش آروم بگیره.
----------------------------------------------
ابراهیم/ع/ به خدا گفت: میخواهم ببینم چگونه مردگان را زنده میکنی!! خداوند فرمود ای ابراهیم، آیا به قدرت من ایمان نداری؟ ابراهیم جواب داد، آری که ایمان دارم ولی خواهم که دلم آرام گیرد.