باز هم خوش به حال خودم...
دیشب باز هم به خوابم اومدی...
خلاصه خواب: راننده ی ماشین بودی، خواب دیدم که یه ماشین داشتی و منو با ماشینت به پتروشیمی ماهشهر محل کارآموزیم هر روز میرسوندی! توی اون خواب طریقه ی نگاه کردن ها مون به هم طوری بود که انگار تازه میخواستیم با هم آشنا بشیم و از قبل با هم هیچ آشنایی نداشتیم.
***
دلیل این خوابی که دیدم شاید این باشه که دو هفته ی میشه که دارم کارآموزی در یکی از پتروشیمی های ماهشهر میرم. تمام مسیر رفت و برگشتم که توی ماشینم رو همش به یادت هستم و خاطراتی رو که با هم گذروندیم رو به خاطر میارم و مرور میکنم