اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.
اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.

نماز و میدان مغناطیسی

  

نماز و میدان مغناطیسی
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هر نقطه از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.یکی از نکات بسیار جالبی که پروفسور بور به آن دست یافته بود این بود که دریافته بود که در بدن تمام دانشجویان مؤنث ماهی یکبار تغییر ولتاژ شدید ایجاد می شود و میدان بدن به منظمترین حالت خود می رسد و به همین دلیل است که زنان نیازی ندارند در این مدت نماز بخوانند.اخیرا هم کشف شده است که علت اینکه قلب زنان منظم تر و قویتر از مردان میزند و دلیل آن همین تغییر ولتاژ هست.نماز و بارهای الکتریکی
همانطور که قبلا اشاره شد بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن و هم بر امواج مغزی اثر سو دارند. و این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند و باید هرچه سریعتر از آن نواحی دور شوند.

 

به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد استفاده از یک ماده رساناست که سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار آب است و جالب اینجاست که آب هرچه خالص تر باشد سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان سفارش شده این اثر را ندارد.نماز و امواج مغزی
با دفع بارهای زائد بدن در وضو امواج مغزی در ایده الترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آلفا را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.

حقیقت نامه چارلی چاپلین به دخترش برملا شد!

 

کمتر کسی پیدا می‌شود که نامه تاریخی چارلی چاپلین به دخترش را نخوانده باشد. نامه ای که در کشور ما سی سال دست به دست می‌چرخد . اگر بعد از این همه سال به شما بگویند این نامه جعلی است چه می‌گویید ؟؟! لابد عصبانی می‌شوید و از سادگی خود خنده تان می‌گیرد . حالا اگر بگویند نویسنده واقعی این نامه سی سال است که فریاد می‌زند این نامه را من نوشتم نه چاپلین و کسی باور نمی‌کند چه حالی بهتان دست می‌دهد ؟ فکر می‌کنید واقعیت دارد ؟ خیلی ها مثل شما سی سال است که به فرج ا... صبا نویسنده واقعی این نامه همین را می‌گویند : واقعیت ندارد این نامه واقعی است!!
فرج ا... صبا نویسنده و روزنامه نگار کهنه کاری است. او سالها در عرصه مطبوعات فعالیت داشته و امروز دیگر از پیشکسوتان این عرصه به شمار می‌آید.

 ماجرا برمی‌گردد به یک روز غروب در تحریریه مجله روشنفکر.

فرج ا... صبا اینطور می‌گوید : " سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر تصمیم گرفتیم به تقلید فرنگی ها ما هم ستونی راه بیندازیم که در آن نوشته های فانتزی به چاپ برسد . به هر حال می‌خواستیم طبع آزمایی کنیم . این شد که در ستونی ، هر هفته ، نامه هایی فانتزی به چاپ میرسید . آن بالا هم سرکلیشه فانتزی تکلیف همه چیز را روشن میکرد . بعد از گذشت یک سال دیدم مطالب ستون تکراری شده . یک روز غروب به بچه ها گفتم مطالب چرا اینقدر تکراری اند ؟

گفتند : اگر زرنگی خودت بنویس ! خب ، ما هم سردبیر بودیم . به رگ غیرتمان برخورد و قبول کردیم . رفتم توی اتاق سردبیری و حیران و معطل مانده بودم چه بنویسم که ناگهان چشمم افتاد به مجله ای که روی میزم بود و در آن عکس چارلی چاپلین و دخترش چاپ شده بود . همان جا در دم در اتاق را بستم و نامه ای از قول چاپلین به دخترش نوشتم . از آن طرف صفحه بند هم مدام فشار می‌آورد که زود باش باید صفحه ها را ببندیم . آخر سر هم این عجله کار دستش داد و کلمه "فانتزی" از بالای ستون افتاد . همین شد باعث گرفتاری من طی این همه سال . "

بعد از چاپ این نامه است که مصیبت شروع میشه :" آن را نوار کردند، در مراسم مختلف دکلمه اش میکردند ، در رادیو و تلویزیون صد بار آن را خواندند ، جلوی دانشگاه آن را میفروختند ، هر چقدر که ما فریاد کشیدیم آقا جان این نامه را چاپلین ننوشته کسی گوش نکرد . بدتر آنکه به زبان ترکی استانبولی ، آلمانی و انگلیسی هم منتشر شد.
حتی در چند جلسه که خودم نیز حضور داشتم باز این نامه را خواندند و وقتی گفتم این نامه جعلی است و زاییده تخیل من ، ریشخندم کردند که چه میگویی ؟ ما نسخه انگلیسی اش را هم دیده ایم !!!

بهرحال فرج الله صبا چوب خلاقیتش را می‌خورد. چرا که این نامه آنقدر صمیمی‌و واقعی نوشته شده که حتی یک لحظه هم به فکر کسی نرسیده که ممکن است دروغین باشد. دروغین؟ اسم این کار را نمی‌شود جعل نامه گذاشت. مخصوصا آنکه نویسنده خودش هم تابحال صدهزار بار این موضوع را گوشزد کرده است. اما نکته مهم آنست که همه از چارلی چاپلین جز این توقع ندارد یعنی همه آن شخصیت دوست داشتنی را به همین شکل و همین کلام باور دارند . ارد بزرگ متفکر و فیلسوف برجسته می‌گوید : "در پشت هر سرفرازی بزرگی ، نگاه و سخن مهر آمیز و دلگرم کننده ی نهفته است." در درون نامه فرج الله صبا سخنان مهر آمیز و صمیمیت فراوانی دیده می‌شود و از این روست که تا به حال کسی بر سندیّت آن شک نکرده است با هم یک بار دیگر متن نامه را می‌خوانیم :

ادامه مطلب ...

روح خدا

 

 

اهل شوخی بود * اونقدر ، که دیگه دوستان از دست شوخی هاش و دیونه بازیهاش به ستوه اومده بودند * تُپُل و با نمک، قدی کشیده، محاسنی نرم و کم پشت، صورت روشن که گاهی خجالت میکشید پشت گوشاش سرخ میشد! * شیطون بلا در حد المپیک * از دست شلوغ بازیهاش و انرژی زیادش بعضی از دوستاش گاها باهاش چپ میشدند * اصلا عادت داشت یه جا که می نشست بغل دستیش رو هی ناخُنک بزنه و دادش رو در بیاره * انگار خدا خلقش کرده بود که هی دوستاش رو انگُلک کنه!! * اما در پس همه این حرفا، دل و قلبی فوق العاده مهربونی داشت * همینکه چراغای هیئت خاموش میشد، صدای اولین گریه ای که بلند میشد، صدای اون بود * عجب سوزی داشت گریه هاش، به فکر فرو میرفتم!! خدایا؛ این با این همه شوخی هاش و دوست آزاریش، عجب دلی نصیبش کردی که تا روضه    بی بی فاطمه رو می شنوه میشکنه!!! انگار دیوونه میشد، دست خودش نبود * یادم نمیره اون شب زیر نور کم لامپ – به طوریکه چهره ش زیر سیاهی محیط هیئت سوسو میزد – میدیدم آروم سینه میزد و اشک میریخت، تموم حواسم بهش بود – از خود بی خود شده بود و یهویی روی پاش نشست و زده بود زیر گریه * سجده زیارت عاشوراش دیدنی بود ( اللهم ارزقنا شفاعه الحسین یوم الورود ) – یادم میاد میگفت: آخرش کربلایی نشدیم، و با خودش زمزمه میکرد: ( کربلایی نشدم غصه از این غم دارم – تا ابد بر دل خود شور محرم دارم ) * عشق و ارادت عجیبی به بی بی زهرا/س/ داشت، وقتی نام بی بی برده میشد، چهره ش سرخ میشد!!! میگفت: من باورم نمیشه که چهل مرد بی بی رو زده باشند... !!!! *

محرم سال 85 بود که برف سنگینی میبارید ، بطوریکه تو بابل سابقه نداشت، شبها سوز عجیبی حاکم بود، یادم میاد به همراه اون و دوتا دیگه از دوستام شب تو برف و سرما رفته بودیم شهرک رو پرچم امام حسین بزنیم * اون رو میدیدم که با چه اخلاصی از تیر برقها بالا میرفت و دقایقی رو معطل میشد تا بتونه یه پرچم رو نصب کنه * وقتی پائین می اومد پنجه های دستش از شدت سرما سرخ و بی حس شده بودند – اما او آنشب خالصانه و به عشق امام حسین پرچم ها رو زده بود – حال کل شهرک سیاه شده بود با پرچم امام حسین و باعث حیرت و خوشحالی اهالی شهرک شده بود – اونسال شهرک ابهت و زیبائی خاصی پیدا کرده بود – گذشت تا اینکه روزی اونو چند شب بعد تو مسجد، خلوت و در حال فکر دیدم – دیگه اونی نبود که میشناختم، دل و دماغ شوخی کردن نداشت!! ازش پرسیدم چته؟! پکری؟!! دیدم خودش رو زده بود به یک راه دیگه، تو هیئت هم تو حال خودش بود، انگار از یه چیزی نگران بود، همیشه تو فکر فرو میرفت، گریه هاش سوز عجیبی پیدا کرده بود، بطوریکه پشتت رو می لرزوند – با خودم گفتم که بایستی این معما رو حل کنم – میدونستم صبحها برای نماز میاد مسجد – بخاطر کارهای هیئت، پدرم یه کلید یدکی مسجد رو به او از قبل داده بود – عادتش این بود، بعضی از شبها تنها میومد مسجد و گاها تا صبح بیتوته میکرد – بچه اهل دلی بود، مخصوصا تو شبهای جمعه که فرداش تعطیل بود رو میومد و تا صبح با خودش خلوت میکرد * صبح برا نماز سریع رفتم مسجد، میدونستم که تو مسجده * تو حال خودش بود – بعد نماز اصرار کردم که چته؟ چرا یهویی اینجوری شدی؟ با نیمه تبسم و حالت جدی گفت: چیزی بهت میگم ولی تا زنده ام راضی نیستم برای کسی این ماجرا رو تعریف کنی!!!! هیجان عجیبی برا شنیدن حرفش وجودم رو فرا گرفته بود – بهش گفتم قول میدم به کسی چیزی نگم.

ادامه مطلب ...

بخشیدم

  

من بخشیدم 

 

و نمیخوام هم با این بخشیدنم منتی روی سر تو بذارم  

تو خیلی کارها برام انجام دادی و در خیلی جاها منو از خواب غفلت بیدار کردی 

 

گرچه با زبونت زخمی به دلم گذاشتی ولی مانع از این نمیشه که همه ی خوبی های که بهم کردی رو فراموش کنم.  

 

امیدوارم که از این به بعد در نقش خواهر و بردار خوبی برای هم باشیم. 

 

می بخشی که دیر دارم می بخشمت ولی به اون اندازه ی ناراحت بودم که واقعا از صمیم قلبم نمی تونستم اینکارو بکنم. 

 

به هر حال منو ببخشید.

دو ماه هم گذشت!!!

بعضــــے وقتــــا سڪـــوتـــــ میڪنــے چوטּ اینقدر رنجیدے ڪــہ نمــے خواے حرفـے بزنـے . . .
بعضــــے وقتــــا سڪـــوتـــــ میڪنــے چوטּ واقعاً حرفـے واســہ گفتن ندارے . . .
گاه سڪـــوتـــــ یــہ اعتراضــہ . . .
گــاهــے هم انتظار . . .
اما بیشتر وقتــــا سڪـــوتـــــ
واســہ اینــہ ڪہ هیچ ڪلمــہ اے نمـے تونــہ غمـے رو ڪــہ تو وجودت دارے،توصیف ڪنــہ . . .

*

*

هنوزم نفهمیدی که باهام چکار کردی... و میدونم که اشتباه من این بود که...

هر جا رنجیدم ...لبخند زدم
و تو فکر کردی درد ندارم محکمتر زدی...

بلاخره ما هم...



الهم إکحل ناظری بنظره منی الیه

خدایا سرمه وصال دیدارش را با یک نگاه به دیده ام بکش...

بلاخره ما هم...

آقا جان...

آنچه در آموزشگاههای رانندگی به شما یاد نمی دهند



آنچه در آموزشگاههای رانندگی به شما یاد نمی دهند

۱- اکثر ماشینهای موجود در خیابانها چراغ ترمزشان کار نمی کند و شما باید خوش شانس باشید در ترافیک پشت ماشینی قرار بگیرید که چراغ ترمزش روشن میشه، بنابراین باید از روی سرعت چشمی و چرخها وایستادن ماشین جلویی رو حدس بزنید، مراقب باشید که در هرصورت وقتی از پشت میزنید شما مقصرید.

۲- نیز سایر چراغهای موجود در ماشین به مثابه دکوراسیون هست. اصلا شما وقتی از چراغ راهنما برای راه گرفتن استفاده می کنی، خیلیا فوری متوجه میشن و به شما راه نمیدن.

۳- برای مردم ایران وقت بسیـــــار مهمه و اونها حتی فرصت چند ثانیه ترمز کردن رو ندارند و به محض اینکه جلوشون شلوغ میشه، بدون توجه به حجم ترافیک و یا سرعت ماشینهای لاینهای بغلی، جلوی اونها خواهند پیچید.

۴- همانند شماره یک اکثر ماشینهای موجود در خیابانها فقط یک چراغشان روشنه بنابراین در شب از دور فکر نکنید طرف موتوری هست و میتونید ازش رد بشید!

۵- گفتم موتوری؟ اساسا شما باید بدانید که موتورسوارها آزادترین انسانهای موجود در خیابانها هستند و اصولا خیابان جولانگه اونهاست. اونها مختار و مجاز به انجام هرنوع خلافی در خیابان هستن و چون ۹۰درصدشون گواهینامه ندارن (یا اگه هم داشته باشند خیالی نیست) به محض اینکه به شما بزنند، براحتی در خواهند رفت. چون ترافیک برای اونها معنی نداره، اگه هم معنی داشته باشه فوقش به یکی دیگه میزنن و بازم در میرن، شما با یک وسیله نقلیه چند برابر هیکلی که نمیتونید دنبال اونا برید، بنابراین شما باید بپائید

۶- بازم در مورد موتوریها مراقب بارهاشون باشید. مثلا فرض کنید، آقای موتوری یه کیسه گنده آهن آلات گذاشته روی ترک موتورش، احتمال اینکه بارهاش بیفته بسیار بالاست بنابراین همیشه از این موتوریها فاصله بگیرید.

۷- اصولا سر تقاطعها و مخصوصا از فرعی به اصلی کسی ترمز نمی کنه. همینطور نزدیک خط عابر پیاده. بنابراین اگه رسیدین سر فرعی ها، شمایی که در خیابان اصلی هستی باید سرعتت رو کم کنی و به اونها حق تقدم؟ (یکی از بی معنی ترین حقها در رانندگی در ایران) بدی، حتی در اتوبانها وقتی شما داری با سرعت ۹۰ کیلومتر از شانه راست جاده میری، انتظار نداشته باش، ماشینی که پارک کرده با سرعت ۲۰ کیلومتر نپیچه جلوی شما، به هرحال احتیاط کنید.

ادامه مطلب ...



دیشب که نمیدانستم برای کدامیک از دردهایم گریه کنم کلی خندیدم!!!

صادق هدایت

معذرت خواهی یعنی...



معذرت خواهی همیشه به این معنی نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه هست...
معذرت خواهی یعنی:
اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره..

میانبرهای صفحه کلید ویندوز 7-قسمت اول




 Win+Home: همه پنجره‌های پشتی به استثنای پنجره فعال را Minimize می‌کند. با Drag کردن بالای پنجره فعال و حرکت دادن سریع آن به چپ و راست نیز می‌توانید این کار را انجام دهید.

 Win+Space: نامرئی کردن همه پنجره‌ها برای مشاهده Desktop

 Win+Up Arrow یا Drag Window To The Top: به منظور Maximize کردن پنجره فعال

 Shift+Win+Up Arrow: به منظور Maximize کردن پنجره فعال به صورت طولی

 Win+Down Arrow: خروج از Maximize در مرحله اول و Minimize در مرحله دوم

Win+Left/Right Arrows یا Drag Window Left/Right: وصل کردن پنجره فعال به چپ یا راست تصویر

 Shift+Win+Left/Right Arrows: انتقال پنجره به نمایشگر چپ یا راست

 Win+Number (1-9): انتخاب آیکون‌های روی نوار وظیفه

 Shift+Win+Number (1-9): باز کردن یک اجرای جدید از آیکون‌های روی نوار وظیفه

 Alt+Win+Number (1-9): باز کردن Jump List برنامه‌های روی نوار وظیفه

 Win+T: انتخاب ترتیبی آیکون‌های روی نوار وظیفه

 Win+B: انتخاب System Tray ویندوز که در گوشه سمت راست تصویر قرار دارد

 Ctrl+Shift+N: درست کردن یک پوشه جدید در پنجره Windows Explorer فعال

 Win+P: انتخاب نمایشگر

 Win+(+/-): فعال کردن ذره بین و یا زوم کردن به داخل یا بیرون

 Alt+Up: در Windows Explorer با این دستور می‌توانید یک سطح در درخت پوشه‌ها به بالاتر حرکت کنید

 Win+G: انتخاب ترتیبی Gadgetهای ویندوز

 Alt+P: باز کردن ستون نمایش در محیط Windows Explorer. این ستون می‌تواند محتوای فایل‌های متنی و عکس‌ها را بدون نیاز به باز کردن فایل از طریق یک برنامه، نمایش دهد.

 با افزودن برنامه‌های دیگر مانند Office به سیستم‌عامل ویندوز 7، علاوه بر این دکمه‌های میان‌بر، می‌توانید میان‌برهای دیگری نیز داشته باشید.

دیشب خوابت رو دیدم۳



باز هم خوش به حال خودم...

دیشب باز هم به خوابم اومدی...

خلاصه خواب: راننده ی ماشین  بودی، خواب دیدم که یه ماشین داشتی و منو با ماشینت به پتروشیمی ماهشهر محل کارآموزیم هر روز میرسوندی! توی اون خواب طریقه ی نگاه کردن ها مون به هم طوری بود که انگار تازه میخواستیم با هم آشنا بشیم و از قبل با هم هیچ آشنایی نداشتیم.

***

دلیل این خوابی که دیدم شاید این باشه که دو هفته ی میشه که دارم کارآموزی در یکی از پتروشیمی های ماهشهر میرم. تمام مسیر رفت و برگشتم که توی ماشینم رو همش به یادت هستم و خاطراتی رو که با هم گذروندیم رو به خاطر میارم و مرور میکنم

کمبود جامعه



دختر محجبه ای با ظاهر ساده از خیابان می گذشت پسرکی گستاخ از پیاده رو داد زد و به او گفت

چطوری سیبیلو؟؟؟

دخترک با خونسردی کامل تبسمی کرد و گفت: وقتی تو ابرو بر میداری مو رنگ می کنی و گوشواره

میزاری منم مجبورم سیبیل بزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نکنه!!!!

سلامتی یه سری از خانوما که مردونگی رو رو سفید کردن .....
باید دورشون گشت!!!

قاصدک ها



قاصدک ها باوفایند...




ارسال پیام بدون افتادن شماره



قصد دارم تا اینبار یک ترفند فوق العاده را برای شما معرفی کنم. مطمئنأ برای شما نیز پیش آمده که دوست داشته باشید گاهی ناشناس بمانید. این ترفند روشی را به شما معرفی میکند که میتوانید پیام کوتاه متنی SMS ارسال کنید به شکلی که شماره شما برای فرد مورد نظر نمایش پیدا نکند و کاملأ مخفی میمانید. این ترفند خصوصیاتی دارد که باید گوشی فرستنده و دریافت کننده آن را دارا باشد. پیشنهاد میکنیم این ترفند را حدأقل یکبار تست کنید تا نتیجه را ببینید.

 

 

ابتدا به این نکات دقت کنید:
این ترفند تنها روی گوشی هایی قابل اجراست که قابلیتی به نام
Email gateway را دارا باشند. گوشی هایی که این قابلیت رو دارند اکثرأ سونی اریکسون هستند همانند W800 , W810 , W550 ,K750 , K700 , S700 و ... .
برای استفاده از این ترفند باید هر دو گوشی فرستنده و دریافت کننده قابلیت
Email gateway را دارا باشند. پس پیش از هرکاری این موضوع رو یقین پیدا کنید.

اکنون همانند دستورالعمل زیر مراحل را طی کنید ، تنها ممکن است بسته به تنوع گوشی شما مقداری تغییرات وجود داشته باشد:
ابتدا از منوی اصلی وارد قسمت

 

Messaging شوید. سپس به قسمت Settings رفته و به بخش Text Messaging وارد شوید. در قسمت بعد به Email gateway رفته و شماره فردی که میخواهید SMS را برایش ارسال کنید را وارد کرده و Add کنیم.
حالا به عقب بازگردید ، پس از وارد شده مجدد به بخش
Messaging ، قسمت Write New را انتخاب کنید. Text Message را انتخاب کنید ، متن مورد نظر را تایپ نمایید و Continue را انتخاب کنید. اکنون گزینه اول یعنی Enter Email Address را انتخاب کرده و ایمیل info@far30mobile.com را وارد نمایید. در پایان پیام را ارسال کنید.

اکنون فرد مورد نظر به هنگام دریافت پیام به جای شماره شما آدرس ایمیلی که وارد کردید را مشاهده خواهد کرد.

درد دارم!!!



نمیدونم چکار کنم و چطوری با این وضع کنار بیام...

 قدرت تحلیل هیچ چیزی رو ندارم...

فقط اینو میدونم که درد دارم...

درد دارم...

و درد دارم...

بهلول و خرقه، نان، جو و سرکه



آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در قبرستان می نشست و روزی که برای عبادت به قبرستان رفته بود و هارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟

بهلول جواب داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه مرا اذیت و آزار می دهند . هارون گفت : آیا می توانی از قیامت و صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی؟

بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد . آنگاه بهلول گفت :

ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پای خو د را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده ای و پوشیده ای ذکر نمایی . هارون قبول نمود.

آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواس ت خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد .سپس بهلول گفت:

ای هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده ند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند.

چرا نام امام علی(ع) در قرآن نیامده است؟

 

 

چرا نام امام علی(ع) در قرآن نیامده است؟


نقل شده است که یک نفر یهودی، در زمان حضرت امیر(ع) به قصد طعن و سرکوفت مسلمانان به حوادث نامطلوب صدر اسلام اشاره کرده و میگوید: «ما دُفِنْتُمْ نَبیَّکُمْ حَتّی اًّخْتَلَفْتُم فیهِ»؛ هنوز پیغمبرتان را دفن نکرده بودید که درباره‏اش اختلاف کردید.

امیرالمؤمنین(ع) به او جواب خیلی عجیبی میدهد، ایشان میفرماید: «اًّنّما اًّخْتَلَفْنا عَنْهُ لا فیهِ وَلکِنَّکُمْ ما جَفَّتْ أَرْجُلَکُمْ مِنَ البَحْرِ حَتّی قُلْتُمْ لِنَبِیِّکُمْ: اًّجْعَلْ لَنا اًّلهاً کَما لَهُمْ الهََْ، فَقالَ: اًِّنَّکُمْ قومٌ تَجْهَلُونَ»;{1} ما درباره پیغمبر(ص) اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستوری بود که از پیغمبر ما رسیده بود. ولی شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از پیغمبرتان خواستید که همان اصل اول توحیدتان را زیر پابگذارید، گفتید برای ما بتی بساز مثل اینها سپس فرمود شما گروهی نادان هستید/



پاسخ 2:به عقیده مسلمانان، قرآن کریم در طول 23 سال به مناسبت‏های گوناگون از جانب خداوند بزرگ نازل شده و به وسیله پیامبر اکرم(ص) تنظیم و به دستور ایشان یادداشت گردیده است. با نزول هر یک از آیات، پیامبر(ص) جای آن را مشخص میفرمود . و به این ترتیب آیات قرآن به ترتیب نزول آنها قرار گرفته است، زیرا نخستین سوره‏ای که نازل شده سوره علق است در حالی که در آغاز قرآن قرار نگرفته است و گاه یک آیه مکی در سوره‏ای که بیشتر آن مدنی است، گنجانده شده است و گاه بر عکس در وسط پاره‏ای از آیات که مضامین آن فقهی است، مسایل اعتقادی قرار گرفته است/

یکی دیگر از ویژگیهای قرآن، بیان تمامی مسایل گوناگون فقهی، اعتقادی، تاریخی و اخلاقی است: «...لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اًّلاّ فی کِتابٍ مُبینِ»{2} و این ویژگی جامعیت، از مصادیق اعجاز قرآن است. قرآن کریم در جای دیگری میفرماید: «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فی هذَا القرآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ...»;{3} ما برای مردم در این قرآن از هر نمونه‏ای - چیزی - بیان کردیم/

از این رو قرآن، اصول کلی را بیان فرموده است اما تبیین جزییات را به عهده پیامبر(ص) نهاده است/

قرآن، در بسیاری موارد از کنایه، مجاز و استعاره نیز استفاده کرده است. به گفته علمای علم معانی و بلاغت به کنایه سخن گفتن، از تصریح بهتر و رساتر است/

بنابراین در قرآن به نام افراد و یا جزییات کم‏تر اشاره شده چنان که نام‏های پیامبران بلکه اسامی صحابه و یاران پیامبر نیز نیامده است. آنچه از نگاه قرآن اهمیت دارد، ضرورت نبوت و امامت است اما تعیین مصداق آن، به شیوه‏های دیگر واگذار شده است/

اگر در قرآن نامی از بیشتر پیامبران برده نشده است، - تنها 26 تن نام برده شده‏اند - دلیل آن نیست که آنان پیامبر یا رسول نبوده‏اند زیرا قرآن خود میفرماید: «وَ لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مَنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ...»;{4} پیش از تو رسولانی فرستادیم که سرگذشت گروهی را برای تو ذکر کردیم و سرگذشت گروهی را ناگفته گذاشتیم/

البته نام برخی از پیامبران به صورت اشاره و کنایه آمده است، به طور مثال نام اشموئیل با عنوان «وقال لهم نبیّهم»{5} آمده و نام حضرت خضر به عنوان «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا»{6} ذکر شده است/



پاسخ 3: قرآن کریم درباره هیچ کس پس از پیامبر اکرم(ص) به اندازه حضرت علی سخن نگفته است، گرچه نام آن حضرت در قرآن به صراحت نیامده است، اما با عناوین و عبارات گوناگونی که از تصریح کردن به نام آن حضرت تأثیر بیشتری دارد، به آن حضرت اشاره نموده است مانند:

الف) «اًّنَّما وَلِیُّکُمْ الله وَ رَسُولُهُ والّذینَ آمَنُوا الّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاَْ وَ یُؤتُونَ الزَّکاَْ وَ هُمْ راکِعُونَ»;{7} ولی شما خدا و رسول خدا و کسانی هستند که ایمان آورده‏اند و نماز را به پاداشته و زکات را در حال رکوع پرداخت مینمایند/

ب) آیه مباهله: «قُلْ تَعالَوا نَدْعُ أَبْنأَنا وَ أبْنأَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ»;{8} ای رسول بگو بیایید بخوانیم فرزندانمان را و فرزندانتان را و جانمان را و جانتان را... در این آیه از علی به عنوان جان رسول خدا یاد شده است/

ج) «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»;{9} این آیه، علی(ع) را کسی معرفی مینماید که تمام علم کتاب نزد اوست/

د) «أَطیعُوا الله وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ».{10}

بنا به این آیه شریفه هم، حضرت علی(ع) ولی امر بوده و اطاعت از او هم‏تراز اطاعت از خدا و رسول دانسته شده است و ده‏ها آیه دیگر که در جای خود بحث شده و به اثبات رسیده است/

آنچه یادآوری شد، گویای این واقعیت است که در قرآن کریم، اگر چه نام حضرت علی برده نشده است اما تعبیراتی بهتر به جای تصریح به نام آن حضرت آمده است و نباید گمان کرد چون قرآن از آن حضرت نام نبرده پس ولایت ایشان اهمیتی ندارد چرا که اگر به قرآن و دستورهای آن از این منظر بنگریم، باید بسیاری از احکام و عقاید که از اهمیت خاصی نزد مسلمانان برخوردار است، از اهمیّت چندانی برخوردار نباشد، در حالی که چنین نیست/

از دیدگاه مسلمانان پیروی از آنچه پیامبر فرموده است واجب است، چون دستورهای آن حضرت مانند فرمان‏های خداوند است. قرآن میفرماید: «...ما أتاکُمُ الرّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا...»;{11} آنچه رسول حق دستور دهد، بگیرید و هر چه نهی کند، واگذارید/

یکی از دستورهای بسیار مهم پیامبر(ص) که در جهت تفسیر و تبیین آیات یاد شده صادر شده است، اطاعت و پیروی از علی است که او را مدار حق و ولی و سرپرست مسلمانان پس از خودش معرفی فرموده است.



پی نوشت"

[1].
نهج‏البلاغه، حکمت 317/

[2].
سوره انعام، آیه 59/

[3].
سوره اسرأ، آیه 89/

[4].
سوره غافر، آیه 78/

[5].
سوره بقره، آیه 248/

[6].
سوره کهف، آیه 65/

[7].
سوره مائده، آیه 55/

[8].
سوره آل عمران، آیه 61/

[9].
سوره رعد، آیه 43/

[10].
سوره نسا، آیه 59/

[11].
سوره حشر، آیه 7/

 

یه سوال دارم؟!



یه سوال؟!

سلام

حالت چطوره؟ خوبی؟

اردیبهشت ماه خیلی خیلی مواظب خودت باش(با توجه به طالع ماه تولدت دارم میگم)

 و بخاطر چیزهای بیخود خودت رو ناراحت نکن

امیدوارم که توی این ماه از لحاظ بیماری دچار مشکل نشی، منم برات دعا میکنم.

غرض از مزاحمت اینه که چند وقتی میشه پاره تن تو کتاب طهارت جلد اولش رو تموم کردم، میخواستم بپرسم

چطوری میتونم جلد دومش رو تهیه کنم؟!

اگه در این مورد راهنمایی کنی ممنون میشم.


تسلیت



دلا بیا به سرای علی سری بزنیم


به خانه ای که شکسته درش ، دری بزنیم


شنیده ام که در این روزها علی تنهاست


بیا به خانه بی فاطمه سری بزنیم


ایام فاطمیه بر همه دوستداران اهل بیت تسلیت باد

کشتن فرزند به دلیل فقر و گرسنگی



به گزارش شیعه آنلاین، در حدیث شریف آمده "کاد الفقر أن یکون کفرا" ترجمه: نزدیک بود که فقر باعث به کفر رسیدن شود. بدون شک با دیدن تصویر یک پدر از کشور سومالی که به دلیل فقر و گرسنگی فرزند خردسال خود را این گونه زیر پا له می کند تا جان او را بگیرد و بکشد، یکی از مصداق های بارز این حدیث شریف است.



بدون شک انسان ممکن است تا جایی فقیر و گرسنه باشد که دست به هر کاری بزند اما بر اساس حکم و شریعت الهی، قتل و خودکشی حرام است. این کار که این پدر سومالیایی انجام می دهد هم یک نوع قتل است.

شاید منتقدان این نظریه بگویند "آن قدر فقر و گرسنگی بر وی فشار آورده که به ناچار دست به چنین کاری زده است" اما پاسخ این است که "حتی اگر از فقر و گرسنگی یک انسان جان خود را از دست بدهد، نباید دست به قتل و خودکشی بزند زیرا طبق حکم الهی حرام است.
بدون شک اگر در عصر حاضر حکومتی مانند حکومت مولای متقیان، أمیر المؤمنین علی علیه السلام در جهان حکمفرما بود، هیچ گاه در هیچ نقطه ای جهان فقیری نمی ماند که از روی ناچاری مجبور شود جان فرزند خردسال خود را چنین بگیرد.

به امید آن روزی که در صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کنند و حکومت عدل و قسط را در جهان پا بر جا کنند تا حکومتی مانند حکومت علی علیه السلام را در عصر حاضر شاهد باشیم.


http://shia-online.ir/upload/article/22675/2267


بهر فرج و ظهور مهدی فاطمه (عج) صلوات


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ