اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.
اولیای محبوب خدا

اولیای محبوب خدا

باسلام. مطالب این وبلاگ رو تقدیم به ساحت مقدس بانوی دو عالم فاطمه سلام الله علیها و ابیهاو بعلها و فرزندانش می کنم.

زن کیست؟

زن کیست؟از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟
خداوند پاسخ داد : دستور کار او را دیده ای ؟
او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد.

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.

بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.
و شش جفت دست داشته باشد.
فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد.
گفت : شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟
خداوند پاسخ داد : فقط دست ها نیستند. مادرها باید سه جفت چشم هم داشته باشند.
-این ترتیب، این می شود یک الگوی متعارف برای آنها.

خداوند سری تکان داد و فرمود : بله.
یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید،
از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!
و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند،
بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد.

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید .
خداوند فرمود : نمی شود !!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی .
بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد .
فرشته پرسید : فکر هم می تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد : نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد .
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کرده اید.
خداوند مخالفت کرد : آن که نشتی نیست، اشک است.
فرشته پرسید : اشک دیگر چیست ؟
خداوند گفت : اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش.
فرشته متاثر شد.
شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها واقعا" حیرت انگیزند.
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند.

همواره بچه ها را به دندان می کشند.
سختی ها را بهتر تحمل می کنند.
بار زندگی را به دوش می کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.
وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.
وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.
وقتی خوشحالند گریه می کنند.
و وقتی عصبانی اند می خندند.
برای آنچه باور دارند می جنگند.

در مقابل بی عدالتی می ایستند.
وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، نه نمی پذیرند.
بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند.
برای همراهی یک دوست مضطرب، با او به دکتر می روند.
بدون قید و شرط دوست می دارند.

وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و و قتی دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند.
در مرگ یک دوست، دل شان می شکند.
در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند،
با اینحال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند.
آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد
کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند
زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند

خداوند گفت : این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد
فرشته پرسید : چه عیبی ؟

خداوند گفت : قدر خودش را نمی داند

گله دارم

من گله دارم ز چنین سرگذشت*** بار دگر دل کمرم را شکست

روزگار نمی داند

دیری است روزگار مرا از تو جدا کرده است

آن قدر جدا که دلم می گیرد

چنان که برگی گلی در وسط یک روز تابستانی

بدون آب و سایه پژمرده می شود

و در خیال خود نوشیدن دو سه قطره آب را تصور می کند

ولی جز گرمای سوزان و آتش دل چیزی نصیبش نمی گردد

ولی روزگار نمی داند

که هر چقدر مرا سخت تر بفشارد

عاشق تر می شوم

و از همه لحظه های دوری

فرصتی می سازم برای گستردن ریشه های خود در زمین عشق

تا عشق را پایدار تر و استوارتر سازم

روزگار نمی داند

که سختی جدایی بر عاشقان مدعی سبب گسستن عهد است

بر عشق های حقیقی چون آب حیات است

پس بگذار روزگار کار خود را بکند

و عشق کار خود را

روزگار نمی داند

احساس می کنم این عشق است این باید عشق باشد کلمات تنها از مقدار می توانند بگویند سخت است تو ضیح آنچه تو با من می کنی تو بهتر از آنچه فکر می کردم هستی کمی صبر کن من نمی فهمم همه چیز دارد قوی می شود دستم را بگیر ولی دارم کنترلم را از دست می دهم برای آکشکار کردن احساساتت پاشو از دستشان مده هر آنچه بدان اعتقاد داری انجام بده که همان درست است. نگران نباش برگرد من هنوز اینجا خواهم بود اگر فکر می کنی باید چیزی بگویی بگو .. چون هیچ کس مانعت نمی شود ساکت نباش ... آزاد باش تا فریادش کنی ذهنت را به سخن آور از درون خالیش کن اگر کاری اذیتت می کند نکن چون هیچ کس نمی تواند مجبورت کند چیزی بنوشی و هیچکس نمی تواند بگوید به چه فکر می کنی.

درسی از پروانه

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد.

سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد.

آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود.

آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند.

هیچ اتفاقی نیفتاد!

در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند.

چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمیدانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند.

گاهی اوقات تلاش تنها چیزیست که در زندگی نیاز داریم.

اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم.

من قدرت خواستم و خدا مشکلاتی در سر راهم قرار داد تا قوی شوم.

من دانایی خواستم و خدا به من مسایلی داد تا حل کنم.

من سعادت و ترقی خواستم و خدا به من قدرت تفکر و قوت ماهیچه داد تا کار کنم.

من جرات خواستم و خدا موانعی سر راهم قرار داد تا بر آنها غلبه کنم.

من عشق خواستم و خدا افرادی به من نشان داد که نیازمند کمک بودند.

من محبت خواستم و خدا به من فرصتهایی برای محبت داد.

« من به هر چه که خواستم نرسیدم ...

اما به هر چه که نیاز داشتم دست یافتم»

بدون ترس زندگی کن، با همه مشکلات مبارزه کن و بدان که میتوانی بر تمام آنها غلبه کنی..

این پیام را برای همه دوستانت بفرست و به آنها نشان بده که چقدر برای آنها ارزش قائلی. این پیام را برای هر کس که دوست خود می دانی بفرست حتی اگر به معنی فرستادن پیام به فرستنده آن باشد. اگر این پیام را برای کسی فرستادی و او نیز همین پیام را برایت فرستاد بدان که حلقه دوستان تو از دوستان واقعی تشکیل شده.

 

 

ای خدا در زندگی تنها شدم 

                                           شاد بودم معدن غمها شدم

یاد یاری در سرم می پرورم 

                                         کو نمی آید از این پس در برم

روزگاری در غم تنهائیم 

                                         دستگیرم شد،نمودش یارییم

برسرای هستیم چون آفتاب 

                                         بر شب ظلمانیم چون ماهتاب

گرم تابید و حیاتم تازه کرد 

                                     همدمم شد او درآن شبهای سرد

لکن او امروز با گفتار خویش  

                                        کرد افکارم سراسر ریش ریش

ای خدا باری دگر تنها شدم 

                                          معدن آلام و ماتم ها شدم

ندای درونی ما

خیلی از کسانی که از عشق می نویسن مشکلاتشون اینه که عاشق کسی هستن و کسی که عاشقشن اونها رو دوست نداره...اما مشکل ما  دو تا فرق می کنه. 

من و تو هم دیگرو دوست داریم اما به خیلی از دلایل نمی تونیم باهم باشیم . ما برای همیشه همدیگرو دوست خواهیم داشت اما هرگز نمی تونیم عشق و احساسمونو نسبت بهم اونطور که باید و شاید بهم نشون بدیم....جالبه نه؟؟؟ 

حتی ممکنه تا یک یا دوسال دیگه من و تو حتی نتونیم با هم دوست باشیم.....این خیلی دردناکه نمیگم که اگه برای همیشه بری زندگیم بهم می خوره نه این طور نیست اما خوب نبودت رو می تونم خیلی احساس کنم.....آه از این نامردی های زندگی

من تورو دوست دارم و مطمئنم که توهم منو دوست داری اما به نظر میاد این دوست داشتن هم پایان خوبی نداره....امیدوارم که این تصور من غلط باشه و من و تو روزی بهم با احساسی که الان بهم داریم برسیم. 

خدایا این ندای درونی من را بشنو و  ... 

می دونی  خیلی سخته کسی که احساس بکنی قلباً دوستش داری و ببینی و بدونی که مال تو نیست.خیلی سخته که همش با سیاست باشی که از رازه دلت باخبر  نشه ولی نتو نه کاری بکنه و تو دائما لبخند های مصنوعی بزنی که مثلا نفهمه چه غوغایی توی دلت داره می گذره!!

از اینکه هیچ وقت نتونم ببینمت خودش غم بزرگیه که قدرت درک کردنش رو ندارم و این دست خودم نیست/ دست خودم نیست که ازت نخوام ببینمت.../

این روزا روزای خدایه... روزای پاک و آسمونیه... روزهای اجابت دعا و مهمونی خداست...اما خدای من با اینکه این روزها مهمون خونه ات هستم ولی بدجوری دلم براش می گیره و دوریش رو خیلی بدتر احساس می کنم. خدایا خودت کمکم کن... یه واقعیته که خدای من تو بهتر  از من میدونی اونو و اون این که هر وقت باهات دردو دل می کنم و میگم خدایا علاقه ی که بهش دارم رو از بین ببر اما خدا جون خودت بهتر میدونی که اینو از ته دل نمی گم. با اینکه میدونم با خودندن این نوشته اون ناراحت میشه ولی باز هم دست خودم نیست که حرف دلم رو نزنم. خدایا جونم نمی دونم چقدر دیگه برای این دوستی فرصت مونده ؟! ولی حس می کنم که دیگه بیشتر از اینها طول نمی کشه و من باید مسیر زندگیم رو از مسیر اون جدا کنم .با اینکه دارم واسه اون می نویسم – واسه ی کسی که باید از همون راه اول فراموشش می کردم واون رو هم مثل اتفاق های دیگه ی زندگیم دست خاطرات می سپردم... خدایا از دلتنگی فقط به تو شکایت می کنم چون فقط تو درکم می کنی و فقط تو حل این مشکل رو میدونی...

اگر جای برای خوابیدن و  غذای برای خوردن و لباسی برای پوشیدن داری پس تو جزو 75%از آدم های زمینی که خونه دارن.

اگر توی جیب خودت پولی داری و می تونی چیزی که می خوای رو بخری پس تو یکی از 8%از پروتمندهای جهان هستی.

اگر صبح ها سر حال و سلامت از خواب بلند میشی پس تو در نعمت بزرگی قرار داری نعمتی که میلیون ها انسان در این جهان از آن برخوردار نیستند و   به دلیل بیماریشان نمی توانند بیشتر از یک هفته زندگی کنند.

اگر تا حالا از ترس چیزی فرار نکردی و طعم تنهایی در زندگی رانکشیدی وتا حالاتحت فشار و شکنجه قرار نگرفتی پس تو بهتر از 500 میلیون انسان روی زمین هستی.

اگر به مسجد بدون ترس و بدون شکنجه و مرگ می روی تو در نعمتی هستی که 3 میلیارد انسان از آن خبر ندارند.

اگر درحال لبخندزدن و تشکر از خدا هستی پس تو در نعمتی هستی که خیلی می تونن این کارو بکنند ولی این کارو نمی کنند.

اگر این نوشته به دست تو رسید و آن را خواندی تو در دو نعمت بزرگ هستی :

یک :کسی هست که به یادته و به تو فکر می کنه

دومی :تو بهتر از 2 میلیاردانسان روی زمین هستی که نمی توانند به درستی درس بخوانند.

خداوندا   

تقدیرم را زیبا بنویس  

کمکم کن آنچه را که تو زود می خواهی من دیر نخواهم

و

آنچه را که تو دیر می خواهی من زود نخواهم   

   دکترعلی شریعتی

مشه از عشق تو مرد

         

            میشه باخاطراتت

                    به رویا ها رسیدو

                            ته دریا ها رو دیدو

                                 میشه از نو نوشتو

                                        خط به خط سرنوشتو

                                               میشه از هم گذشتو

                                                     میشه رفتو برنگشتو

                                                            میشه با هم توی رویا

                                                                             برسیم ته دنیا

                                                                           میشه دنیا رو عوض کرد

                                                                                میشه سختی هارو رد کرد

                                                                                     میشه با دلتنگی خوب بود

            

                                                                                                چون جدایی به ما بد کرد!

حرف های بیست

گاهی گمان نمی کنی ولی می شود گاهی نمی شود که نمی شود!!

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود!!

گاهی بخت با تو یار نیست –گاهی تمام شهر گدای تو می شود!!

قبول حقیقت از بیان حقیقت سخت تر است.

در طوفان زندگی باخدا بودن بهتر از ناخدا بودن است.

حقیقت را دوست بدار ولی اشتباه را عفو بکن.

نا امیدی آخرین نتیجه بی خردان است.

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی.

مهم نیست که زمین بخورید مهم برخاستن است.

اگر هر روز راهت را عوض کنی هیچوقت به مقصد نمی رسی.

بر زمین لجبازی پای مفشار که بد می لغزد.

کسانی که در انتظار زمان نشسته اند آنرا از دست خواهند داد.

تنها راهی که به شکست می انجامد تلاش نکردن است.

صحبت تنها هدیه ای است که احتیاج به بسته بندی ندارد.چ

مرد بزرگ دیر وعده می دهد و زود عمل می کند.

خنده بهترین اسلحه جنگ با زندگی است.

چیزی بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.

رنگین کمان پاداش کسانی هست که تا آخرین لحظه زیر باران می مانند.

صفات منفی متولدین اسفند

صفات منفی متولدین اسفند

واقع گریز, گریزگرا ,و ایده آلیست ,نکته سنج, موشکاف, گاها غیر قابل اعتماد و بی فایده

مرموز, تودار ,پنهان کار ,دوپهلو پنهان نازک نارنجی ,بی دقت

سست اراده ,تخیلی, تاحدی بلند پرواز ,آسیب پذیر, غیرعملی و ناتوان

دارای نیروی اراده  ضعیف ,فاقد قدرت تصمیم گیری, زودرنج

صفات منفی متولدین آبان

صفات منفی متولدین آبان

حسود وغیرتی, خشمگین و غضب آلود

وسواسی وبی اختیار, خود رای ت,خیلی

تو دار, پنهان کار ,مرموز لجوج ویک دنده, سر سخت

آتشفشانی, سمج, رک گو ,بیش از حد دقیق و موشکاف

صفات منفی متولدین مهر

صفات منفی متولدین مهر

دو دل ونامطمئن, بی خیال, بی حوصله بودن در بعضی مواقع

خوش باور وتاثیرپذیر, سر به هوا, گاهی اوقات کم رو وبی خیال

خودخواه و لوس, بازیگوش, سطحی نگر, آسان گیر ,ولخرج

صفات منفی متولدین شهریور

صفات منفی متولدین شهریور

ایرادی, وسواس, حساس ,عصبی و منتقد

جنجالی ,غصه خور, دلشوره ای ونگران, ایرادگیر

نق نقو, بی رحم, سختگیر و وسواسی

محافظه کار, شدیدا موشکاف, پرهیاهو

صفات منفی متولدین مرداد

صفات منفی متولدین مرداد

متکبر ,خودبین, خود پسند, ضعیف نواز, عجول

مستبد, ریاست طلب وفضول ,خود رای, فخرفروش

کم تحمل, خودکامه, وناشکیبا معتصب, سلطه گر ,خودنما

سنگدل و بی رحم ,فراری دادن افراد از کنار خود

صفات منفی متولدین تیر ماه:

صفات منفی متولدین تیر ماه:

دمدمی مزاج ,بی ثبات ,بدخلق وعبوث ,متعصب, ترش رو

زودرنج ,حساس و نازک نارنجی ,لجوج ,نامنظم

وابسته و دارای حالت چسبندگی, پیگیر ,سرد ,سرسخت, بیش از حد خیالباف

خواندنی!!!

از بین تمام وسایلی که شیطان برسر راه آدمی قرار می دهد دو ابزار از همه قدرتمند   ترند یکی شک و دیگری عُُقده ی حقارت . چون همه ی وسوسه های شیطانی فقط حرف می زنند اما این دو صاحبش را وادار به عمل می کند.

اگر کسی برای شما هدیه ای بیاورد وشماآن را نپذیرید چه می شود؟چون مال کسی است که آن را آورده  است  پس صاحبش آن را بر می دارد, پس خشم و توهین دیگران را به خود نپذیرید چون مال کسی است که آن را آورده است.مال بدبیخ ریش صاحبش است.

کسی که بخشش وبخشایش دارد,قلبش را معطر کرده است.

شعری از پابلو نرودا

 

احساس می کنم این عشق است

این باید عشق باشد

کلمات تنها از مقدار می توانند بگویند

سخت است

تو ضیح آنچه تو با من می کنی

تو بهتر از آنچه فکر می کردم هستی

کمی صبر کن من نمی فهمم

همه چیز دارد قوی می شود دستم را بگیر

ولی دارم کنترلم را از دست می دهم

برای آکشکار کردن احساساتت پاشو

از دستشان مده

هر آنچه بدان اعتقاد داری انجام بده که همان درست است.

نگران نباش برگرد من هنوز اینجا خواهم بود

اگر فکر می کنی باید چیزی بگویی بگو ..

چون هیچ کس مانعت نمی شود

ساکت نباش ... آزاد باش تا فریادش کنی

ذهنت را به سخن آور از درون خالیش کن

اگر کاری اذیتت می کند نکن

چون هیچ کس نمی تواند مجبورت کند چیزی بنوشی

و هیچکس نمی تواند بگوید به چه فکر می کنی.

لاف عاشقی از علی لهراسبی

 

تقدیم به کسی که ادعای عاشقی می کرد  

آهای توی که از اون می نویسی بدون مرام اون از جنس سنگه

اون کسی که لاف عاشقی رو می زد امروز تنهام گذاشت با کلی نیرنگ

ولی بی کسی اندازه داره آخه دل من هم خدایی داره

یه گیتار شکسته همدم من به کلی غریب وبی نشونه

کسی که یه روزی دلش با من بود ببین قلبش شده یه تکه از سنگ

اون کسی که لاف عاشقی رو می زد ببین تنهام گذاشت با کلی نیرنگ

یه گیتار شکسته همدم من به کلی غریب وبی نشونه

برید بهش بگید  فرقی نداره می خواد پیشم بمونه یا نمونه

ولی بی کسی اندازه داره آخه دل من هم خدایی داره

یه گیتار شکسته همدم من به کلی غریب وبی نشونه

آهای توی که از اون می نویسی بدون مرام اون از جنس سنگه